طنین گام های عاشقی سرخورده می آید

طنین گام های عاشقی سرخورده می آید
صدای بال کفتر های باور مرده می آید

من آن باغم که حتی در خیالاتم بهاری نیست
به خوابم گاه کابوس گلی پژمرده می آید

برایت فال میگیرم به تلخی در کف فنجان
پرستویی پریشان  با زنی افسرده می آید

من آن سروم که از باد خزان نشکسته ام هرگز
به چشم دیگران اما کمر تا خورده می آید

دل من درد را با درد درمان میکند دائم
عجب دردم خوشایند دل آزرده می آید


نرگس سلمانیان