ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
عشق
رویای غمگینیست
آبیِ نیمهکارهی خوابهاست.
ستارهای
که چون دست میبری به چیدنش
فرو میافتد
به دهانِ بازِ دریا.
حسین صداقتی
میسوزند از عشق
درختانی که میچینند
میوههای نوبرِ آذرخشها را
دیگر کسی
از شاخههای جوانِ آب
بافههای مِهر را
برنمیگیرد
هوای سبز
میرود از این جهان
و زمان
به هر آنچه نوک میزند
از درون میشکند.
حسین صداقتی
میبویمت
در هوای کاملِ صبح
و بوسه میزنم
به لبهایت
که قطرهی شبنمیست
بیدار شو!
ای شراب زنبق و
ای سپیدِ خفتهی من!
برخیز و بیاویز!
اندامِ کبوترت را
بر آسمانِ آبی.
حسین صداقتی
به ضرباهنگم تکیه کن!
به نورم برقص!
به جادوی شعری
که به دست گرفتهام
در برابر تو.
میخواهم که بشکفی
با ستارهها و
کاملیاهای درون
مجنونکم!
آی!
مجنونکِ سبزم!
به تنهاییام بیا
با شرابِ سرانگشتها و
پنیرک لبها
به جایی که خواهمت بخشید
بوسهای رومی
که به رقص آورد
ماهِ تو را.
حسین صداقتی