| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
من اینجا، در آستانه ی خزانی سرد،
رو به سوی پنجره ای به وسعتی بی انتها،
در اعماق آینده ای مبهم، بدون تو ایستاده ام
بدون تو ایستاده ام و....
برای زیبایی چشمان تو، شعر می سرایم
از رقص موهایت در باد تا...
خنده های کودکانه ات
من تو را در گذشته های دوردست تجسم میکنم
تو اما غافل از دلتنگی های من،
به خوابی عمیق فرو رفته ای
من اینجا زمان را متوقف کرده ام
شاید... شاید تو برگردی شاید ....
افسوس... افسوس که من،
دیدار تو را فقط در خواب خواهم دید
من برای تو غزل غزل شعر می سرایم،
اما بی شک تلخ ترین شعر جهان خواهد شد
پروانه کیا
... چرا گفت از عشق نمی گویی و
از چتر و برکه و بلبل...؟
در این هزاره اشک و آه،
با شکم گرسنه
شعر عاشقانه، گفتم
نه به گل
می نشیند و
نه
به دل!
محمد ترکمان
و شاعر گفت
درد را از هر طرف که بخوانی درد است
نان را از هر طرف که بخوانی نان است
شاعر راست میگوید،
اما باور کنید
بعضی از کلمهها را
میشود بر عکس خواند
مثل جنگ
شبنم حکیم هاشمی
باران ببار
بی اهنگ و شعر
تا فراموش نکند خاک
نغمه های مهر
تا بشکند پاییز
قفلهای سِحر
تا تمام شود
دوران قهر و کینه و
کنایه ها به مهر
تا روشن شود
دوباره چون آفتاب
چهره ی سیاه سپهر
دکتر مریم نقدی
درپرتگاه عشق
وقتی دستم را
بسوی چشمانت دراز کردم
تو رهایم کردی
اگر عاشقی جرم بود
چرا با عشوه ی موهایت
طمع انداختی بر دلم
که حسرت شانه زدن موهایت
بر دستانم بماند
افسانه ضیایی جویباری
بر من پرندگان ِ بسیاری شعر خوانده اند،صبح گاه
تا مگر، سیاهی ی شوم ِ شب را واگذارم و برخیزم
اما
گوش های من ، سُرب اندود تر از آن است که آوازی از او بگذرد...
من خوابم ... ؟
نه ...
به خواب زده ام گوش هایم را....
داریوش ریاحی
بال چیدند، به قفس خو دارم
به شلوغی تنها شده ام
کنج ویرانه ی آبادی ها
خفته ای بیدارم،
گر چه این شهر پُر از تاریکی ست
لیکن
من به نور تابیده به ماه،
دل دادم،
گر چه در بند قفس
کرد مرا محنت شب،
من چنان مرغک آزاد
رهایم رها،
نتوان خاک کنی
ققنوس را
که من از خاکستر ققنوس،
ققنوسی دگرم...
اعظم حسنی
آنگاه که درد،
رگهای متورّمِ جوهرین را،
در قلبِ شعر، پاره می کند،
گویی واژه های سربریده،
از جنگ برگشته اند ،
مگررسالتِ قلم،این بود
که نام وطن را
بریده بریده،سرخ بنویسد ؟
آزادیِ در بند،
درغزل هامان خون گریست...
روح انگیز هاشمی
