ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
در قلم تقدیر نواخته شد
آهنگ عشق
لرزه انداخت بر اندام کاغذ
رقص ش دیدنی شد
زیبا نوشت ؛
تو , و دیگر هیچ
مژگان بختیاری
ما دل به تو دادیم که دلدار تو باشیم
در بازی این عشق هوا دار تو باشیم
این چه سریست که از ما تو نهان میداری
ای کاش که ما محرم اسرار تو باشیم
گرچه با ما سرجنگست تو را باکی نیست
شرممان باد اگر راغب پیکار تو باشیم
دیریست که از دایره ی قسمت خود دور فتادیم
آرزویست که ما نقطه ی پرگار تو باشیم
دل به کسی قرض نداده که از وی بستانیم
ای کاش که تا آخر دنیا بدهکار تو باشیم
حسین قنبری عدیوی
گرچه از گلچهرگان پرهیز گاهی مشکل است
خویشتنداری از او خواهی نخواهی مشکل است
بر سر ایمان خود میلرزم اینک همچو بید
چون نگهداری دل از همچو ماهی مشکل است
چشم مستش تیر افکنده به ابروی کمان
جان به در بردن ز هر تیر نگاهی مشکل است
بی نهایت میل دارد دل به سوی او ولی
دستیابی بر چنین مهرگیاهی مشکل است
در وجودش مهر تابان بر سر سرو روان
دیدن و بی اعتنا رفتن به راهی مشکل است
از کنارش رد شدن بی التفات او به من
همچو افتادن از اوج پرتگاهی مشکل است
راه خود گم می کنم در ظلمت گیسوی او
راه خود را یافتن در این سیاهی مشکل است
اشک حلقه می زند در چشم مهدی دوستان
که بیان حال من بی اشک و آهی مشکل است
مهدی رستگاری
موهایم را بافتی
دستان ت از
پله پله های گیسوان م بالا رفت
تاج سرم چه دیدنی شد
مژگان بختیاری
برف می بارد
دست در جیبت که می گذارم
می بافی به هم دستهامان را
انگشت به انگشت ...
بهار می شود
ملیحه مولوی
پسته خورده می شود گر که بوَد بازَشْ دهان
گه دهان وا کردن و پایانِ کارِ ما همان
تو ندیدی در میانِ کاسه ها دائم برند
پسته های بسته را اینجا و آنجا مردمان
علی پیرانی شال
بخـوانـم بـرایـت, تـرانـه ز عشـق
چـو بوسـه دهی, نوبرانـه ز عشق
دلـم چون بهار از, صفای وجودت
بـرویـد مـرا دل, جـوانـه ز عشـق
به وعـده گـهت گر, نیائی شبی را
بگـیرد دل خـون, بهـانـه ز عشـق
بـه گـاه وصالـت, تـوای دلـربـایم
شوم ذورقـت زین, کـرانه ز عشق
بهشتم نخواهم, چو وصلت برآید
کـه عمـرم شود, جـاودانه ز عشق
بخواند بـه مستی, بسی بلبل دل
ز دل نغـمـه ی, شاعـرانـه ز عشق
نکوئی بخواند, چو بلبل به کویت
بسی نغمه ی, عـاشقـانـه ژ عشق
عباس نکوئی
در این روزهای بی تو
که دقیقه ها و ثانیه ها
همچون سالی از یکدیگر درگذرند
در عجبم
از آمدن این نوروزهای سلسله وار
رضا کشاورز