| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
چگونه است؟!
که در من نخواهم بود
نیمی پخش در ساقه ها
و نیمی دیگر
گراییده به افق،
که باز
سربسته مانده در خوشه ها
چنین رها
در برم گرفته
باد.
چگونه است؟!
به تابیدن
که دستم می رسد به خورشید،
و تنه ام را پوشانیده
بهار،
از این جا
جایی میان بنفشه ها
باران
درز می کند ازمیان انگشتانم
و پرنده
می رود از آن روزنه بیرون.
چگونه است؟!
که می توانم
به وقت پریدن
فرو بریزم در تو
و بعد از شکفتن
به غنچه ای سپید تبدیل شوم
که گاه نوشتن
به پاک کردن است
به عبور...!
از آوندهایی
که آواز روئیدن
رسانیده به رگبرگ جوانه ای
در نور.
مرضیه رشیدپور
میشد ای کاش
فکرت راه جمجمه ام را گم می کرد
چه محال است گریز از تو
انگار که بگویم: پرواز از خاطرِ پرنده برود
یا هیچ پیله ای به پروانگی نرسد
هیچ ابری آبستن نشود
تا تمام جنبندگان نبض حیاتشان نزند
انگار که کسوف و خسوف جهان را بردارد
ناهید عباسی راهدار
اگر دیداری هم نباشد،
حتی اگر لمسی هم نباشد،
بی دلیل برای بعضی ها
همیشه جایی در دلهایمان هست!
جمال_ثریا
عشقِ تو
مثل هوای دَم صبح است ؛
تازه اَم می کند...!
کافیست کمی تو را نفس بکشم ،
کافیست ریه اَم را از دوست داشتنت پُرکنم
مینا_آقازاده



