| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
دروغ می گفت
اندازه ی سر سوزنی دوستم نداشت
همیشه سَر و تَه عشق را
با بوسه هم می آورد
ولی حواسش به چشم هایش نبود
حواسش نبود که
عاشقی باید از چشم ها بیرون بزند
نه از لب ها
سوسن درفش
کلبه ای در دوردست
سایه روشن مرموز
سوتِ طوفانِ سرد
رقصِ شاخه های بید
پنجره ای نیمه باز
دری نیمه بسته
فانوسی نیمه سوز
شبی بی قرار
آتشی سرد بر منقل
عرقی گرم بر پیشانی
لیوانی تَرَک خورده
چایِ بر زمین ریخته
تفاله ای سوخته
چشمانی گود رفته
خش خش برگ های مرده
کوکویی سربریده
انتهای کوچه ی بی نام
زیر درختی بی نشان
قلبی افتاده از تپش
دست هایی پر از تردید
پاهایی خالی از مقصد
تصویری معکوس در آینه
ساعتی بی پاندول
ناله ای دورافتاده!
آری! خانه ی من اینجاست
کلبه ای در دوردست!
عبدالمجید حیاتی
کافیست دگر! بیا و رسوایم کن!
از فاصلهها بگذر و پیدایم کن
دیوانه مرا خواسته بودی؛ حالا
بنشین و یک عمر تماشایم کن!
امیرعلی سراجی
ایکاش ...
شعر هم مثل یک زن بود
زلفهایش...
روی شانه ها افشان!
گم میشد...
در میان دلتنگی
همچو فالی...
در میان یک فنجان،!!
مقصودی تکابی
عشق
برای تو فقط یک شوخی بود
برای من اما تمام زندگی بود.
امین فرومدی



