نگاهم نمیکنی

نگاهم نمیکنی
قهوه ام را تلخ مینوشم

فاضله هاشمی غزل

در تو پیامبریست

در تو پیامبریست
که لب هایش شفابخش روزگارند
و چشمهایش شقُ القمر آفرینش
دین تو عشق است
و من مؤمن به عشق تو
و شعر های من کتاب هدایت توست
برای آنها که
در کلامشان گاهی
تازیانه می روید


کامران فریدی

میشه اون روز قشنگ

میشه اون روز قشنگ
روزی که در سرزمین‌های آزاد
من و تو
از ارتفاع رنگین‌کمان بالا می‌رویم
و گیسوان تو
در نسیم می‌پیچند
آنگاه
سهم همه را از رنگ‌های رنگین‌کمان
به خود آن‌ها می‌دهیم
با بادکنک‌ها و مدادهای رنگی
لبخند را به لبان کودکان
باز می‌اوریم


علیرضا غفاری حافظ

بوی بهار نارنج ها

بوی بهار نارنج ها
را آن زمان،
که زمین را سپید می کنند
دوست دارم.

و باران تند اردیبهشت
و بیقراری های عاشقانه را ...
وقتی تو را می بوسم
دوست دارم

فاطمه دانشور

من با تو این دیوانگی را می پسندم

من با تو این دیوانگی را می پسندم
در هر قدم هم شانگی را می پسندم

در مسلخ خود رفتن و در خود شکستن
این دشمنان خانگی را می پسندم

ماندن به پای دانه تا باری بیارد
در پیله و پروانگی را می پسندم

در معبدت جایم بده ای حضرت عشق
این شیوه فرزانگی را می پسندم

با عشق باید تا جنون پر میکشیدم
من با تو این دیوانگی را می پسندم

مهساپارسا

گرچه تا صبح به عقل فلسفه بافی کردم

گرچه تا صبح به عقل فلسفه بافی کردم
هر چه کردم ز تو من دل بکنم هیچ نشد
مصطفی ملکی اَلَموتی

عشق من

عشق من
برای من از رفتن ها چیزی نگو
با من از ماندن حرف بزن
با من از روزهایی بگو که آرزو داشته ای
برای من از چیزهایی حرف بزن
که تا به حال به زبان نیاورده ای
من سراپا گوش می شوم
تو فقط کمی از ماندن حرف بزن


حاتمه ابراهیم زاده