به که پیغام دهم ؟

به که پیغام دهم ؟
دست من دست تو را می‌طلبد
چشم من رد تو را می‌جوید
لب من نام تو را می‌خواند
پای من راه تو را می پوید
به که پیغام دهم ؟
بی تو از خویش تنفر دارم
دل من باز تو را می‌خواهد
به که پیغام دهم د؟
به که پیغام دهم ؟

شکیبایی لنگرودی

من که قوت غالبم بوده لب شیرین تو

من که قوت غالبم بوده لب شیرین تو
بوسه بایستی بپردازم به جای فطریه؟
امیر سجادی

سکوت می‌کنم اما،،،

سکوت می‌کنم اما،،،
چشم‌هایم،
-[هنگامِ دیدار]
حرف‌های تلمبار شده‌ام را
خوب بازگو می‌کنند!


لیلا طیبی

تا تو را دیدم ،،

تا تو را دیدم ،،
دلم لرزید...
جایِ تهنیت ،،،
عید را دستپاچه گفتم ؛ تسلیت
خنده آمد بر لب من،،
بر لب تو،،
از خطای دل...
ولی،،
طفلکی حق داشت او
این آخرین دیدار دل با یار بود ..


مهدی حیدری گودرزی

...عشق مردی تنهاست

...عشق
مردی تنهاست
که هرروز ، غم ندیدنت را
درمیان سیگارش می کشد

و زنی
نشسته بر نیمکتی که نیمش تویی،
تویی که هرگز نیستی


خدیجه_صفالو

هیچ شبی را یارای پنهان کردن نیست

هیچ شبی را
یارای پنهان کردن نیست
عطر شکوفه ی نارنج..
این را به من گفت
آن ستاره ی خندان از پس ابرها
در آن سپیدی سحر : در سرکشی میش ها
راه خویش می گیرند و
می روند
گرگ ها.. دیری نمی پاید
سپیده دمان خواهد آمد


ویدا_جلیلی