دلم از کار جهان گرفته است،

دلم از کار جهان گرفته است،
آمده‌ام تا مرا بخواهی
که دلم بر هیچ‌کس قرار نمی‌گیرد
الا به تو...

جانی که داشتم من، شد محو عشق جانان

جانی که داشتم من، شد محو عشق جانان
جان من است جانان، جان دلنواز دارم

عطار

عزم آن دارم

عزم آن دارم
که امشب نیم مست
پای کوبان
کوزه ی دردی به دست

سر به بازار قلندر در نهم
پس به یک
ساعت
ببازم
هر چه هست


#عطار_نیشابوری

چون نیست هیچ مردی در عشق یار ما را

چون نیست هیچ مردی در عشق یار ما را
سجاده زاهدان را درد و قمار ما را
جایی که جان مردان باشد چو گوی گردان
آن نیست جای رندان با آن چکار ما را
گر ساقیان معنی با زاهدان نشینند
می زاهدان ره را درد و خمار ما را
درمانش مخلصان را دردش شکستگان را
شادیش مصلحان را غم یادگار ما را
ای مدعی کجایی تا ملک ما ببینی
کز هرچه بود در ما برداشت یار ما را
آمد خطاب ذوقی از هاتف حقیقت
کای خسته چون بیابی اندوه زار ما را
عطار اندرین ره اندوهگین فروشد
زیرا که او تمام است انده گسار ما را
عطار

به جز غم خوردن عشقت ، غمی دیگر نمی‌دانم

به جز غم خوردن عشقت ،
غمی دیگر نمی‌دانم

که شادی در همه عالم ،
از این خوش‌تر نمی‌دانم

به هر راهی که دانستم
فرو رفتم به بوی تو

کنون عاجز فرو ماندم ،
رَهی دیگر نمی‌دانم

به هشیاری ، مِی از ساغر
جدا کردن توانستم

کنون از غایت مستی ،‌
مِی از ساغر نمی‌دانم !

کسی کاندر نمک‌سار اوفتد ،
گم گردد اندر وی

من این دریای پر شور ،
از نمک کمتر نمی‌دانم...

عطار

این چه عشق است

رفت عقل و
رفت صبر و
رفت یار
این چه عشق است
این چه درد است
این چه کار ...

(عطار)

ای دل مبتلای من شیفتهٔ هوای تــــو

ای دل مبتلای من شیفتهٔ هوای تــــو
دیده دلم بسی بلا آن همه از برای تو...
#عطار

گرتو همراهم نباشی وای من

چون بماند

خالی از من

جای من

گر تو

همراهم نباشی

وای من..

"عطار"