شوق بودن در کنارت را می‌اندیشم چه حیف

شوق بودن در کنارت را می‌اندیشم چه حیف

رنج روزگار آمد و ما بین ما دوری فتاد

چشم‌هایم را ببندم باز نگاه دارم تویی

چون چرا و از کجا آمدی ای شوم مراد


 سید نیما کسائیان