ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
در میان همه رازها
سکوت تو
بزرگترین اسرار بود
و شومی لحظه هایی که
عریانی روح مرا
به تصویر می کشد
و برگشتی بی فروغ
که تنویر افکار را به دوش می کشد
شاید روزی در شب
یا
طلوعی در غروب
پنهان شده است
و ارابه ای که از پهن دشت آرزوها می گذرد
تا حسرتی دوباره را
برای ساحل نشینان
به ارمغان آورد
...
تا تو را می بایدم
از کدامین آسمان ها باید گذشت؟
رضا کشاورز
نگاهم که می کنی زیبا می شوم
مثل علف زیر شبنم
و نیزارهای بلند
چهرۀ حیرت زدۀ مرا نخواهند شناخت
آنگاه که از رودخانه می گذرم
از دهان غمگینم شرم دارم
از صدای شکسته و زانوان سرسختم
از وقتی که آمدی و نگاهم کردی
خود را درمانده و عریان احساس می کنم
سنگ سر راه نیست
آن کس که محروم تر از روشنای سپیده دمش یافتی
این زن رو به سوی روشنایی دارد
و تو برای شنیدن آوازش
سرت را بالا گرفتی
سکوت می کنم
تا آن ها که از دشت عبور می کنند
از درخشش پیشانی زبرم
و لرزش دست هایم
خوشبختی ام را در نیابند
شب است
شبنم از روی علف می غلتد
به من نگاه کن
با من به مهربانی سخن بگو
فردا
هنگام عبور از رودخانه
آن کس را که دیده بودی
با بوسۀ تو زیبا خواهد شد
« شاعر : گابریل میسترال »
فصل گیلاس و
طعم یک شعر نگفته
زیر زبان زنی که
دو دو دوست دارم هایش را
شیرین بیان می کند
اما با تاخیر
زیتا رضایی
از گدازه داغتر
از طوفان سهمگین تر
از دریا مواج تر
از گلوله کشنده تر
نامش زن بود
و گیسوانش
یک گروهان مبارز سیاسی
فیروزه سمیعی
چراغ ها را خاموش میکنم!
ماه را می پوشانم
در قابِ پنجره!
فریادها!؟
کمی آهسته تر سکوت کنید!
صدای نوشتن می آید!
آخرین بازمانده از نسلِ عاشقی!؟
به سرزمینِ نرسیدن ها
خوش آمدی.
علی نصیری
دلانگیزترین آهنگ دنیا را
بساز و بنواز
ای خاطرهساز!
از نهایت زندگی تا مرگ
جان بده به نتها
که تکرار میشوند بیپروا
در تمام لحظهها!
و خاطره میشوند
در ذهن ما
به نام دلانگیزترین آهنگ دنیا!
شبنم حکیم هاشمی
در غارهای دریا
عطش هست و
عشق هست و
وجد
همه سخت چون صدف
میتوانی کف دست نگاهشان داری
در غارهای دریا
من همه روز به چشمهای تو چشم دوختم
نه من تو را شناختم
نه تو من را
« شاعر : جورج سفریس »