ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
تمام شهر
در سرم راه می رود
مسکنی نیست
برای سر دردهای پی در پی
هر کورس درد را
پیاده می روم
لیلادهقان
همه ی سایه ها سیاه است
حتی سایه ی گلِ سفید
یا آفتاب باش
یا آفتاب پرست
آرش آزرم
وَ آمدیم تا،
شاعر شویم؛
عاشق شدیم!
...
شعر اما،
ما را از آب و نان انداخت!
با من ماندن، سوختن است ساختن با دردهایم...
مردی اگر، بسم الله!
با تو، من آیا تا پشت دریا خواهم رسید و
به دشت یاس های سپید؟
محمد ترکمان
ذهنم،
ریشه دوانده؛
َتنهام،
خورشید را میبوسد
وَ آزادی،،،
بر شاخههایم آشیانه کردهست.
...
آه،،،
من درختی سبزم!
فرشته سنگیان