محکوم به اعدامی نسترن

محکوم به اعدامی
نسترن
گلدان شکسته ات را
بردار
و برگهای پاییزیت
را بوسه بزن
نسترن


منیره کاوری

ای پاییز در باغ سپید رویایم

ای پاییز
در باغ سپید رویایم
در سایه سار شاخه های کبودت
لبریز رنگ های توام
هنگامه ترنم
باخنده های نسیم
هوای باز خیس تورا می جویم


ایرج خدارحمی

بهترین ها همیشه می مانند...

بهترین ها همیشه می مانند...
شاید جلوی دیدگان نباشند،اما
در دل ❤️ماندگارند...

بند ِ دل ِ من به لبخندهای تو بند است

بند ِ دل ِ من
به لبخندهای تو بند است
برای دوست داشتنت اما
لبخندهایت را نه
دلت را لازم دارم!
از شعبده باز هم کاری ساخته نیست
گیرم طناب بکشد از دل من تا دل تو
گیرم با دستهایی به پهلو باز
که معلوم نیست برای حفظ تعادل است
یا برای بغل کردن تو
تمام طناب را راه بروم و نیفتم
یا گیرم این لبخند لعنتی ات
سوژه ی معروف ترین نقاش قرن بعد شود
با این ها
چیزی از قد تنهایی های من
آب نمی رود عزیزم
و هنوز
شب ها
روی شعرها غلت می زنم !

از: مهدیه لطیفی

اگر خودتان عوض شوید

هیچکس چیزی به آدمی نمی دهد مگر خود او
و هیچ کس از آدمی دریغ نمی کند مگر خود او
بازی زندگی یک بازی انفرادی است
اگر خودتان عوض شوید
همه ی شرایط و اوضاع عوض خواهد شد.

زندگی چیست مگر؟

زندگی چیست مگر؟
نم نم بارانی
پشت یک پنجره زرد قشنگ
و تماشاگه یک عشق زلال
از پس شیشه نمناک حیاط
زندگی چیست مگر؟
شاید این لحظه که من گم شده ام در عشقت
و دلم غرق تمنای حضور
عشق یک راز نهان در دل ما
که کسی جز من و تو محرم اسرارش نیست
زندگی چیست مگر؟
عشق یک رنگ و زلال
همچو رنگ پاییز
زرد و زیبا و پر از جاذبه عطر خدا

سید مهدی مرتضوی

بگو دوستت دارم

بگو دوستت دارم

و بگذار این جمله تا زیر خاک هم با ما بیاید

این بار درختی شویم

که شاخه هایش انگشتان من باشد

بر گهایش موهای تو

بگو دوستت دارم

تا فردا همه باور کنند

آواز دو پرنده که در قلب درختی می خوانند

چیزی جز دوستت دارم نیست.

 

"محسن حسینخانی"

تو باشی

تو باشی
خدا می‌شوم
مالک شب‌های تو
نه مالک یوم‌الدین
ایاک اعبدُ و ایاک استعین
راه دیگری نمی‌شناسم
مستقیم
به خانه‌ات می‌آیم
تنت را می‌پرورم
و دنیا را
با دست‌های مهربان تو
می‌آفرینم
حتا خودم را
.

 

"عباس معروفی"

روزهای بارانی را بیشتر دوست دارم!

روزهای بارانی را

بیشتر دوست دارم!

انگار مهربان تر می شوی

و من همان هستم!

هوا که سرد می شود

دلشوره می گیری

نگران می شوی

مثل زمستان پشت پنجره 

گاهی مغرور و مهربان لبخند می زنی!

و من

مثل یک فنجان چای گرم

عادی ام!