دل روشنی دارم ای عشق

دل روشنی دارم ای عشق
صدایم کن
از هر کجا می‌توانی
صدا کن مرا
از صدف‌های سرشار باران
صدا کن مرا از گلوگاه سبز شکفتن...ِ
صدایم کن از خلوت خاطرات پرستو!
بگو پشت پرواز مرغان عاشق
چه رازی‌ست
بگو با کدامین نفس
می‌توان تا کبوتر سفر کرد
بگو با کدامین افق
می‌توان تا شقایق خطر کرد؟


#محمدرضا_عبدالملکیان

خسته ام؛

خسته ام؛
آنقدر خسته که دوست دارم
سوار آخرین اتوبوس جا مانده در جاده شوم..
روی آخرین صندلی کنار شیشه بنشینم و
با دستانم،خودم را بغل کنم
خودم را در شالگردنی که دور گردنم پیچیده است فرو ببرم و
سرم را به شیشه سرد اتوبوس تکیه بدهم..
چشمانم را ببندم و بدون فکر کردن به اینکه اتوبوس کجا میخواهد برود،بروم..
چشمانم را ببندم و یک لحظه هم فکر نکنم که اصلا مقصدم کجاست
فقط بروم..
فقط بروم تا انتهای دنیا!

#محسن_صفری

میشه صدای قلبتو بشنوم؟

میشه صدای قلبتو بشنوم؟
اونم وسط یه شب سرد برفی تو زمستون؟
شاید تو قلب یه کلبه وسط یه جنگل دور از دسترس؟
یا نه! رو سقف ماشینت تو بام تهران؟
میشه آروم تو گوشم بگی دوستم داری و پتو بکشی سرم؟
میشه بگی بی من میمیری و واقعا اگه نباشم بمیری؟
من چک هام پاس میشن،
قبض هام پرداخت میشن،
شکمم سیره،
دلم لنگه،لنگ یه اجاق هیزمی که تا ابد روشن بمونه ؛
میگیری که چی میگم؟

حامد_رجب_پور 

:)))))))

اشک آینه استعاره نیست

اشک آینه

استعاره نیست


منم

ایستاده

برابرش

با نبودن تو ...


((محمد شیرین زاده))

و من ... خوب می‌دانم...

و من ...
خوب می‌دانم...
که عشق آدم را ...
تنها و منزوی می‌کند...
به همین خاطر سعی کرده‌ام ...
فاصله‌ام را با همه چیز حفظ کنم اما ...
در زندگی گاهی دلت می‌خواهد...
بعضی چیزها را به ...
آغوش بکشی...!

#محسن_دعاوی

نگاهت رنج عظیمی است،

نگاهت رنج عظیمی است،
وقتی بیادم می‌آورد
که چه چیزهای فراوانی را
هنوز به تو نگفته‌ام...

در حوصله برف نیست

در حوصله برف نیست

ساعت‌ها روی زمین بنشیند

به آفتاب زل بزند

خیابان‌ها آب می‌شوند

با مشتی برف

پای درختی

در انتظار سرودی کوچک

روزهای دیگری

از پنجره می‌گذرد

سرود کوچک را می‌شنوم

آن‌چنان که هر انسان دیگری

هنگام دوست داشتن

علیرضا عباسی