ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
ما ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﻃﺮﺩ ﺷﺪﻥ ﻣﺪﻋﯽ ﺷﺪﯾﻢ
ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ که ﻧﺒﻮﺩﯾﻢ
ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﻃﺮﺩ ﺷﺪﻥ
ﺗﺒﺪﯾﻞ شد ﺑﻪ ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﻧﺒﻮﺩﻥ
و ﻣﺎ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪﯾﻢ
ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ
ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﺭﻭﻧﻮﺷﺘﯽ از ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﺟﺎﻣﻌﻪ
بشارتی به من از کاروان بیار ای عشق
همیشه رفتن و رفتن!
ز آمدن چه خبر!؟
حسین منزوی
باید اعتراف کنم
من هیچ خبر از مشرق و مغرب ندارم،
در سرزمینِ من
خورشید از سمت و سوی نگاهِ پر نور و حرارت تو طلوع میکند!
و ماهتاب
درست همان دقایقی
که تو به خواب میروی
شجاعتِ سر برآوردن و درخشش پیدا میکند!
مـیدانی...
خداوند ابهت ماه و خورشیدش را هم
بعد از خلقِ چشـمان ِ تو زیر سوال برد!
و جهـانی را،
تـسلیـمِ زیـبایـی محضِ چشمانت کرد
میـدانم...
میـدانم که خودت هَم خوب میـدانی...
لیلا حق بیان
هیچ چیز تکان نمی خورد
واینجا
بیشتر شبیه عکس است تا زندگی
گروس_عبدالملکیان
نگاهت،
بسان برکهای خواب آلود
که با قتل عام ماهیهای نگرانش
سکونِ برکه شدن را می طلبد...
چشمهایت
مملو از پشیمانیای اجتناب ناپذیر،
اما پیشبینی شده ...
و مردمکهایت،
حلقه هایی شعلهور، از افسوسی شیرین!
.
.
.
اما چرا؟
چرا شبیه به مردابی که در انتظار تبخیر،
به سینهی بیقلب بیابان تکیه داده؟
چرا شبیه به مریمهای غرق شده
در اشکهای منجمد شده ات، نه؟!
* نجوا آرام
تو اگر بهار من باشی
دلخون هم که باشم
لاله لاله برایت شکفته می شوم
میناآقازاده
خوشا پر کشیدن، خوشا رهایی،
خوشا اگر نه رها زیستن، مُردن به رهایی!
آه، این پرنده
در این قفسِ تنگ
نمیخواند...
#احمد شاملو