ما دهه‌شصتیا دو دسته بودیم،

ما دهه‌شصتیا دو دسته بودیم،
.
.
.
.
.
.
اونایی که دستشون می‌رفت تو چرخ گوشت،
اونایی که چرخ گوشت نداشتن

بچه ڪه بودیم

بچه ڪه بودیم
قضـــاوت نمی کردیم
همه یکسان بودند ...

بزرگ ڪه شدیم
قضاوتهای درست و غلط باعث شد
ڪه اندازه دوست داشتنمون
تغییر ڪنه ؛
ڪاش هنوز ...
همه رو به اندازه بچگی
دوست داشتیم...
ڪــاش ...!

دو قلوهای :))))))

‏ما حتی یک بار هم به این موضوع شک نکردیم که
یه پسر آسیایی مو مشکی و یه دختر بلوند اروپایی شاید دوقلو نباشن.!
یعنی می‌خوام بگم اینجور به مسئولینمون اعتماد داشتیم.

هنوز هم بوی خاک را دوست دارم ...

هنوز هم بوی خاک را دوست دارم ...

و هنوز هم دلم کودکی ست عاشق بازی با خاک

نگران نباش ...

حال دلم خوب است ...

فقط گاهی بهانه ی خاطراتی را میگیرد که با دستانم خاکشان میکنم

زیر انبوهی از گریه ...

گریه هایی که بویشان را دوست ندارم ...

در درون ما هنوز کودکی پاک

در درون ما
هنوز کودکی پاک
بخشنده، پر از عشق
و سرشاراز شادی ها زنده است
کودک درونت را دریاب
تا همچون کودکی
شادمانی ها را در آغوش بگیری...