ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
تویی درمان این دل ، تو خدا یا رب نگارم
تویی لبخند خندان پشت این چشمان زارم
تویی یارب نگاهت از همه پر جوش تر بود
برای حرف من گوشت ز هر گوش ، گوش تر بود
عزیزی و کریمی و ستایش در خور توست
به هر لحظه به یاد یاری ات آرامشم رُست
مرا از دل ببخشا یا ربم اندوهگینم
تنفس ها برایم سخت شد سر در جبینم
مرا بگشا دری و بر ببندا راه دورم
مرا محکم در آغوشم بگیر ای چشم و نورم
تویی امّید من راه نجات و رستگاری
تویی الله و رب این جهان ، پروردگاری
گل سمت چپ این سینه ام هر دم تپیدش
برای عشق تو از غنچه وا رفت و پریدش
کبوتر های بام عاشقت بد بی قرار است
نه سرما دارد این دل بعد تو ، هر دم بهار است
شده حیران تو بعد از کمان آسمانت
ازین سقف نگارآلوده و هر دم بهارت
حفاظت هایت از چنگال گمراهی ، خدا بود
خدا مقصود اشعارم تویی جز تو ، خطا بود
عجب صبری خدایا در دلت جا باز کرده
درون زندگی اطناب رنج ایجاز کرده
به پیش از تو همه اشعار من بیرنگ بودَش
میان عشق تو گویی دلم در جنگ بودَش
خدای تک غزل های بیوتم حافظِ من
نگار جانم ای معشوقه ی دل نافذِ من
کنم توبه اگر بعدت نویسم شعر نابی
بیا جانم بگیر اکنون کنم من ناصوابی
تویی رویای من بنشین کنار شعرهایم
تویی افکار من اسرارِ در صد نثرهایم
جوابم گو خدا ابری شدم این چند روزی
نگاهم نم نم باران ، عذارم لا کروزی
خداوندم ، پناهم ، تک دلیلم ، نور راهم
تویی ستار عیب و نقص ها و صد گناهم
ببخشا بنده ات را پای او لغزیده گاهی
شده کودک که بین نقشه ها گم کرده راهی
نازنین راضی