انسان آهسته آهسته عقبنشینی میکند،
هیچکس یکباره معتاد نمیشود،
یکباره سقوط نمیکند،
یکباره وا نمیدهد،
یکباره خسته نمیشود،
رنگ عوض نمیکند،
تبدیل نمیشود و از دست نمیرود،
زندگی بسیار آهسته از شکل میافتد و
تکرار خستگی بسیار موذیانه و پاورچین رخنه میکند؛
قدم اول را اگر به سوی حذف چیزهای خوب برداریم
شک نکن که قدمهای بعدی را شتابان برخواهیم داشت.
نادر ابراهیمی
بگذار خالصانه قبول کنیم کوچکیم، تا بتوانیم بزرگ شویم، عوض شویم، رشد کنیم و دیگری شویم.
بزرگ جایی برای تغییر کردن ندارد.
وقتی مظروف، درست به اندازه ی ظرف بشود، دیگر چگونه تغییری در مظروف ممکن میشود جز ریختن بر زمین و تلف شدن؟!
یک عاشقانهی آرام
نادر ابراهیمی
نادر ابراهیمی چه بجا و قشنگ
وصف حال ما رو برای دل گرفتگیهای بدون منشا گفته:
.
.
.
.
.
.
بعضی حرفها را چون نمیتوانم
کامل بیان کنم به اشک مبدل میکنم
چیزی هست به نام وجدان؛ که میتوانی به آسانی با یک گلوله خلاصش کنی
و برای همیشه از شرّ حضورِ تُرش رویانهاش راحت شوی.
اما در این حال، دیگر هیچ گاه عطرِ شادیِ خالص را استشمام نخواهی کرد؛
و صافی کمرنگ اما عمیقِ آرامش، بر زندگیت جای نخواهد گرفت.
بگذار..
آنچه از دست رفتنی است؛
از دست بِرَوَد.
و گرنه تو در قلب یک انتظار.
خواهی پوسید ! .
نادر_ابراهیمی
خلقِ عشق مسئلهای نیست، حفظِ عشق مسئله است
عاشق شدن مهم نیست ، عاشق ماندن مهم است
عاشق شدن حرفه بچههاست
عاشق ماندن هنرِ مردان و دلاوران!
سُست عهدی های عشاق باعث شده که
بسیاری از داستانهای عاشقانه مبتذل
در جایی تمام شود که عاشق به معشوق میرسد
حال آنکه مهم ، از این لحظه به بعد است
مهم ، پنجاه سال بعد است
دوامِ عشق ، دوامِ زیبایی و شکوه عشق
نادر_ابراهیمی
عشق در لحظه پدید می آید
دوست داشتن در امتداد زمان
این اساسی ترین تفاوت
میان عشق و دوست داشتن است
عشق معیارها را درهم می ریزد
دوست داشتن بر پایه معیارها بنا می شود
عشق ناگهان و ناخواسته شعله می کشد
دوست داشتن از شناختن و خواستن
سرچشمه می گیرد
نادر ابراهیمی
خلق عشق مسئلهای نیست
حفظ عشق مسئله است
عاشق شدن مهم نیست
عاشق ماندن مهم است
عاشق شدن حرفهی بچههاست
عاشق ماندن هنر مردان و دلاوران
مهم پنجاه سال بعد است
دوام عشق، دوام زیبایی و شکوه عشق...
نادر ابراهیمی
خوشبختی را نمی توان وام گرفت ..
خوشبختی را نمی توان برای لحظه ای نیز به عاریت خواست ..
خوشبختی را نمی توان دزدید
نمی توان خرید
نمی توان تکدی کرد ..
بر سر سفره ی خوشبختی دیگران، همچو یک مهمان ناخوانده، حریصانه و شکم پرورانه نمی توان نشست ،
و لقمه ای نمی توان برداشت که گلوگیر نباشد و گرسنگی را مضاعف نکند ..
پرنده ی سعادت دیگران را نمی توان به دام انداخت، به خانه ی خویش آورد،
و در قفسی محبوس کرد - به امید باطلی ، به خیال خامی.
خوشبختی، گمان می کنم، تنها چیزی است در جهان که فقط با دست های طاهر کسی که به راستی خواهان آن است ساخته می شود،
و از پی اندیشیدنی طاهرانه ..
نادر ابراهیمی