ای شیعه مشو غافل ازین لطف و برات
تسبیح خدا بگو که دارد حسنات
خاموش نما ، تو شعله خشم و غضب
با ذکر قشنگ و دل پسند صلوات
محمدحسن مداحی
خوشنودی ثامن الائمه صلوات
بر روح جواد الائمه صلوات
هر لحظه بگو تو بهر تطهیر دلت
بر مادر یازده ائمه صلوات
محمدحسن مداحی
پایانه عمر گر ممات است
این مرگ ادامه حیات است
ره توشه این سفر یقینا
تسبیح خدا و صلوات است
محمدحسن مداحی
کعبه ای فلسفه عشق و حیات
ما غریقیم و تویی فلک نجات
رشته ی دل به تو پیوند زند
هر کسی کو بفرستد صلوات
محمدحسن مداحی
ای که غم تو برده از سینه قلب و دینم آشفته کرده ما را در هجر، دل غمینم
باز آ و یک نگاهی از مرحمت به ما کن
کی میشود کنارت ای مه لقا نشینم
در سینه آرزویم دیدار روی مهدیست
خو کرده عشقت آقا با خون شده عجینم
از میکده نخواهم رفتن برون که دانم
آخر تو میرسی ای ناجی قلب و دینم عمری بود که دل را وقف تو کردهام من شاید مرا ببینی یا که تو را ببینم
من عشق تو چو شیر از مادر چشیده ام کی
بیرون رود ز جانم مهرت عزیزترینم
آوازه غم تو رسوای عالمم کرد
رسوایی دو عالم بر خویش برگزینم
دانم دلت ز دستم با معصیت شکستم
گر تو مرا ببخشی بخشد خدا یقینم مداحیم گدای درگاه و آستانت
تا کی شود بیایی ای جان تو را ببینم
محمدحسن مداحی
مست بوی یاسمنها میشوم
آشنای نسترنها میشوم
تا ببینم گلعذار روی تو
معتکف در انجمنها میشوم
بی تو ای شور آفرین عشق من
هرکه باشم زار و تنها میشوم
در مصاف عشق بیمهر شما
با یقین گویم که تنها میشوم
تا تو را دارم ز دنیا تا ابد
بی نیاز از خواستنها میشوم
بس که دم از عشق پاکت میزنم
آشنای مرد زنها میشوم
تا که در چشم تو افتد چشم من
خاک پای سینه زنها میشود
محمدحسن مداحی
ای حسین ای برادر زینب
تاج افلاک و دلبر زینب
ای جمالت بهشت پیغمبر
یادگاری ز مادر زینب
ای صفای دل رسول الله
وی عزیزو امید آل الله
این سخن گویم از نبی فرمود
تو حسین منی و ثارالله
زینبم زینبت برادر جان
در تعب از غمت برادر جان
جان من همسفر نگاهم کن
این منم زینبت برادر جان
با که گویم حدیث چشمانت
روی نیزه کلام قرآنت
چشم نازت همیشه در گردش
عالمی جان فدای چشمانت
ای هلال به نیزه زینب
روز من از غمت ببین چون شب
آفتاب از حضورت خجل گشته
بر رخش مانده تا قیامت تب
گفتی از روی نیزه با اعدا
این منم زاده رسول الله
شامیان سنگتان از چیست
بر من و کاروان آل الله
روی نیزه سرت قیامت کرد
تا کلام خدا تلاوت کرد
قصه غربت و غریبی را
میشود تا خدا روایت کرد
گریهام از دل است و احساس است
بوی عشقم فقط گل یاس است
از چه در آخر کاروان جانا
آخرین نیزه راس عباس است
محمدحسن مداحی
این حسین کیست که روح ابدیت دارد
فخر بر اهل سما و بشریت دارد
این حسین کیست که آیات خداوند جلی ست
چهرهاش روشن از انوار خدای ازلی ست این حسین کیست که آیینه الطاف خداست
مظهرعلم نبی همچو نبی بی همتاست
این کیست که روشنگر افکار بود
چون علی شیرخدا حیدر کرار بود
این حسین کیست که پاینده ز او ایمان است
حب او دین خدا را به خدا ارکان است
این حسین کیست که احرار جهان یار وی اند
همه عشاق جهان شیفته کار وی اند
این حسین کیست که کشتی نجات بشر است
به همه خلق جهان منجی و هم راهبر است
این حسین کیست که آوازه مردانگیش
به جهان درس شده زندگی و بندگی اش این حسین کیست که در واقعه کرب وبلا
گفت لبیک خدا را به خدا بیپروا
این حسین کیست که شد قبله دلها کویش
شده محراب دل خلق ، خم ابرویش
این حسین کیست که در راه خداوند کریم
هستی و جان عزیزش بنموده تقدیم
این حسین کیست که اسلام از او یافت حیات
زخم برداشت تنش وقت مناجات و صلات
این حسین کیست که در راه خداوندی حق
پیکرش زیر سم اسب عدو گشت ورق
محمدحسن مداحی
بر سینهام نشسته غمی وین عجب غم است
بر دل گرفته جای و همرنگ ماتم است
هر دم شود زنده به یک اشک دیده ام
هر گه کنم یاد حدیثی که مبهم است
شاید حدیث عشق وفا را نخواندهای
تا بنگری که چه سان پشت ما خم است
روزی دلم شکست از این ظلم بیحساب
زلف فلک عجب که ز دست تو در هم است
ای آسمان و فلک کاش که ویرانه میشدی
زین بازی غم و تزویر که در جان عالم است
بشکسته قلب نه فلک از داغ کربلا
زین ماتمی که اعظم غمهای عالم است اندر عزای پادشاه عشق و دین حسین (سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است)
(گویا عزای اشرف اولاد آدم است)
(باز این چه شورش است که برخلق عالم است)
محمدحسن مداحی
تو بیشک بهترینی یا ابوالفضل
مرا حبل المتینی یا ابوالفضل
نه تنها جان حیدر ، جان زهرا
یل ام البنینی یا ابوالفضل
به دریای شجاعت تا قیامت
یگانه برترینی یا ابوالفضل
نه تنها یاور سردار عشقی
ولایت را معینی یا ابوالفضل
به روح و جان ما پیوسته هر دم
کلام دلنشینی یا ابوالفضل
ز داغ غربت شاهنشه عشق
گرفته دلغمینی یا ابوالفضل
تو آن رزم آور میدان عشقی
به میدان بیقرینی یا ابوالفضل
به جمع نوگلان آل هاشم
خدایی مه جبینی یا ابوالفضل
محمدحسن مداحی