در تورق برگهای تاریخ

در تورق برگهای تاریخ
انسان هست و آرزوهای زیبایش
و اما آنچه که بر دمید
خاکستری بود از تعاریف بی معنایش
زندگی خام و خالی تر از هر روز
شتابان از ژرفای خود می گریزد
فقط یک معنا مانده باقی
امید؛ امیدی که می بندی به فردایش
کاش کسی بود و می آشفت
می آشفت از این معنای غرق در دروغ
می انداخت لرزه بر جان تمدن
می کاهید از عرض و از پهنایش

بردیا امین افشار

در آن سوی دیوار تنهایی هم

در آن سوی دیوار تنهایی هم
هم نیمکتی خالیست
هم چمنزاری تنهاست

بردیا امین افشار