ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
تمام واژه ها
برای دوستت دارم صف کشیده اند!!
حالا من مانده ام و هزاران سطر سفید!!!
غلامحسین افراس
ازچشمان
شب
ستاره میبارد
از دهان تو مروارید
چه باسخاوتی عشق
برهنه میگویم
دستانم خالیست
غلامرضاطهماسبی
به آنجا که صبـــــر
بی هیچ پاداشی منزل دارد
آنجا که امیــــد همسایه ی
شانه به شانه ی یأس است
آنجا که شـــادی ، بی دلیل گاه شراره ای میزند
به آنجا که خـــدا و شـــیطان
چشم در چشم در یکدیگر
به نبردی فرساینده مشغول اند
آنجا که تنهــــایی میهمان همیشگی ست
و آنجایی که عشــــق تو کلام آخرین را میگوید ،
به درون خویـــش... ،
از هیــــچ و از همه
دوباره
به آنجا پــــناه میبرم...
فلاح حسینی
نامه هایی که برای من می فرستی
همه مچاله به دست من می رسد
فکر اینکه در راه کسی
دست به کلماتی که تو برای من می نویسی بزند
دیوانهام می کند
دیگر برای من نامه ننویس
نفس هایت را در بطری پر کن
و برای من بفرست
عطر نفس های تو گویای همه چیز است
علیرضا_بدخشان
تعریف عاشق شدن . . .
فقط تعریف عباس معروفی اونجا که میگه :
همین جوری دو تا نگاه
در هم گره میخورد و
آدم دیگر نمیتواند
در بدن خودش زندگی کند!
میخواهد پر بکشد...!
موی شعرهایم
بلند شدن ،
من و تو را پنهان کردن
زیر رنگ سیاه !
دروغ است این صدای ،
سنج سنگین ،
با صدا
میشه رقصید ،
رقص دست ها
برای شکستن عشق غم فقر در این تاریکی ،
به خدا ،
با بازی این پاها
باد بزنی بر دامن
این گل آفتابگردان تشنه
گریه به لب شاد روانی
خود خیال گذشتن از دنیا ندارن
من و تو را با تیر میزنند
که عاشق شاد این دنیا بمیرد
امین دارابی