نسل ما بدجور فریب خورد!

نسل ما بدجور فریب خورد!
مدرسه که می‌رفتیم بهمون میگفتن الان درس می‌خونید،
سختی میکشید، عوضش در آینده زندگی خیلی خوبی دارید!

پشت پنجره ی سادگی هایم

پشت پنجره ی سادگی هایم

کودکی هست

هنوز

دنبال بادبادکی

گمشده ی برهوت آسمان...

و باران یعنی

بادبادکم

هنوز آن جاست...


شیوا فرازمند

دریا دریا چشمان شرجی ات

دریا دریا چشمان شرجی ات

میهمان ساحلم

تنها تویی

موج

روی شن هایی که همیشه

در انتظار نفس های

خیس توست!


شیوا فرازمند

عادات بد مانند رختخوابی گرم و نرم هستند،

عادات بد مانند رختخوابی گرم و نرم هستند،
خوابیدن در آنها راحت ولی دل کندن از آنهـا بسیار مشکل تر است !!

از تو تا من هزار دره ره است:

از تو تا من هزار دره ره است:

من به راز شنفته می مانم

تو به شعر نگفته می مانی

اسماعیل خویی

اگر می دانستم کیست که می خواهد

اگر می دانستم

کیست که می خواهد

و کیست که نمی خواهد

درباره خواستن و نخواستن خود

روشن تر می شدم


برای اینکه صبحمان را

به شب برسانیم

باید انچه را که نه سر دارد

و نه ته توجیه کنیم

و به خود بگوییم که چیستیم

و چرا هستیم

و چرا همه چیز هست

چه سخت است خواندن شعری

که مثل شعر نوشته نشده

باشد

روی هر لغت مکث می کنیم

و ذهنمان از حرکت

باز می ایستد

مثل وقتی که در سنگلاخ

راه می رویم

و گاه از رو به زمین

می افتیم

تو چه دوست‌داشتنی هستی ای زن!

تو چه دوست‌داشتنی هستی ای زن!
علی‌الخصوص
زمانی‌که در فاصلهء دو شکنجه به خوابم می‌آیی
قلبم البته تندتر می‌زند
اما نمی‌دانم
آیا به‌‌دلیل این رؤیای سبز شکوفان است؟
یا به‌دلیل شکنجه‌ای که در انتظار شانه‌های لرزان؟

همیشه از خود می‌پرسم:
چرا لحظاتی را که با تو نبودم با تو نبودم؟
و در فاصلهء دو شکنجه
این پرسش پیوسته در برابرم مثل نگاه مرموزی می‌ایستد:
آیا زمانی خواهد رسید
که من باز به اختیار خود درکنار تو باشم
یا درکنار تو نباشم؟
آن‌گاه چگونه ممکن است فکر کنم که نخواهم
که حتی لحظه‌ای درکنار تو نباشم...؟

موهایت شاعر می شوند

موهایت
شاعر می شوند
وقتی که ترانه ها
با چکامه هایم
رقص می کنند
و خلوت کبوترها را
لبریز از نور می بینند !


محمدرضا جعفری