چو در کنار منی
کفر نعمت است ای دوست
دو دیدهام مژه بر هم دَمی اگر بزند...
حسین منزوی
| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
ساقی بیا که هاتف غیبم به مژده گفت
با درد صبر کن که دوا میفرستمت
نگذار اتفاق بیفتد
پسرم با دوچرخهاش بازی کند
دخترم زیباییاش را در آیینه ببیند
زنم با موهای خیس در تخت دراز بکشد
پنجرهٔ دیروز باز باشد
سیگار بکشم
و به تو فکر کنم!
محمدعسکریساج
کاش پیرتر بودم
مثل ریشهها
یا خیلی جوانتر
مثل شاخهها!!
اینجا که من ایستادهام
میانه است،
فقط تبر میخورم
مینو نصراللهی