با لبی که کاربرد اصلی اش بوسیدن است؛

با لبی که کاربرد اصلی اش بوسیدن است؛
چای می نوشید و قلب استکان می ایستاد !

قانعش کردند باید رفت؛ با صدها دلیل
باز با این حال می گفتم بمان، می ایستاد …

کاظم بهمنی

شب می‌آید

شب می‌آید
و پس از شب تاریکی
پس از تاریکی
چشم‌ها
دست‌ها

تو همه را به سکوت دعوت می کنی

تو
همه را
به سکوت دعوت می کنی
امان از روزی که
سکوت هم
زبان در کام می گیرد
به احترام
تو

ام البنین دهقان

تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن

تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن
به دمی یا درمی یا قدمی یا قلمی

پوریای ولی

ما ... باید ... سرنوشت خود را ...

ما ...
باید ...
سرنوشت خود را ...
مثل اندام مان ...
بشوییم...
و شیوه‌ی زندگی‌مان را ...
مانند لباس‌هایمان عوض کنیم ...!


#فرناندو_پسوا

اوج ... دیوانگی... یعنی... ساعت ها ...

اوج ...
دیوانگی...
یعنی...
ساعت ها ...
خیره ماندن...مانی
به عکسی که...
هرگز تو را
دوست نداشت ... !



#مانی_دانته

عشق،

عشق مهم است اما مهارت در عشق ورزیدن مهم‌تر از خودِ عشق است
از مهارت در عشق ورزیدن، عشق متولد میشود
اما اگر عشق در دام ناعاشق یا نابلدِ عشق، به بند کشیده شود، افسرده میشود.

نام دیگر عشق افسرده، نفرت است.
کسانی که در عشق ورزی نابلد هستند، عشق را افسرده می‌کنند و دل را پژمرده

عشق،
عاشقِ حاذق می‌طلبد نه کاسبِ جاهل...

بخت ما چون روی بدخواهان ما تیره

بخت ما چون روی بدخواهان ما تیره
دشمنان بر جان ما چیره
شهر سیلی خورده هذیان داشت؛
بر زبان بس داستان‌های پریشان داشت
زندگی سرد و سیه چون سنگ،
روز بدنامی،
روزگار ننگ
غیرت اندر بندهای بندگی پیچان؛
عشق در بیماریِ دلمردگی بیجان

فصل‌ها فصل زمستان شد....

منظومه‌ی آرش کمانگیر
سیاوش کسرایی

کودکان دیوانه ام خوانند ،

کودکان دیوانه ام خوانند ،
و پیران ساحرم ؛
من تفرجگاهِ ارواحِ پریشان خاطرم .....

فاضل نظری