من در این گوشه که از دنیا بیرون است

من در این گوشه که از
دنیا بیرون است
آفتابی به سرم نیست
از بهاران خبرم نیست
آنچه می‌بینم دیوار است!..


هوشنگ_ابتهاج

به سوی من چو می‌آیی

به سوی من چو می‌آیی
تمام تن
تپش و بال می‌شوم
چو در تو می‌نگرم
زلال می‌شوم
سخن چو می‌گویی
آفتاب بر می‌آید


اسماعیل_خویی

(ﺧﺎﮎ ﭘﺎﯼ ﺗﻮ)

(ﺧﺎﮎ ﭘﺎﯼ ﺗﻮ)
ﺭﻓﺘﯽ ﺯ ﭼﺸﻢ ﻭ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﺟﺎ ، ﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ﺗﻮ
ﺧﺎﻟﯽ‌ﺳﺖ ﺩﺭ ﺩﻭ ﺩﯾﺪﻩ‌ﺍﻡ ﺍﯼ‌ﺩﻭﺳﺖ ﺟﺎﯼ ﺗﻮ
ﮔﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﯽ‌ﺍﻡ ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻩ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﺗﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﺷﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮﻡ ، ﺧﺎﮎ ﭘﺎﯼ ﺗﻮ
ﺧﺎﮐﻢ ﺑﻪ ﺳﺮ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﻝ ﻭ ﺟﺎﻥ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﻦ
ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺎﺯﻡ ﻓﺪﺍﯼ ﺗﻮ
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﻭﻧﺶ ﺍﺯ ﻗﻔﺲ ﺳﯿﻨﻪ ﮐﺮﺩ ﺯﻭﺩ
ﻣﺮﻍ ﺩﻟﯽ ﮐﻪ ﭘﺮ ﻧﺰﻧﺪ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﺗﻮ
ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﮑﻦ ﺯ ﺁﯾﻨﻪ ﺭﺧﺴﺎﺭ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ
ﭼﻨﺪﺍﻧﮑﻪ ﮐﺴﺐ ﻧﻮﺭ ﮐﻨﺪ ﺍﺯ ﺻﻔﺎﯼ ﺗﻮ
ﺑﮕﺸﺎ ﺩﺭﯼ ﺯ ﻟﻄﻒ ﮐﻪ (ﻗﺼﺎﺏ) ﺩﯾﺪﻩ ﺭﺍ
ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺣﻠﻘﻪ ﯼ ﺩﺭِ ﺩﻭﻟﺖ‌ﺳﺮﺍﯼ ﺗﻮ
ﻗﺼﺎﺏ ﮐﺎﺷﺎﻧﯽ

وقتی دیدم

وقتی دیدم
‏که از لبخندت
مى‌شود شعرى زیبا نوشت،
‏عاشقت شدم...

- یه خونه ی نقلی می خوام بگیرم

- یه خونه ی نقلی می خوام بگیرم
نقلی نه بخاطر پولش ها
یه بیست متر جا باشه که نتونی ازم دور شی
هر طرف رو نگاه کنم ببینمت

چوپانم دورش شلوغه

چوپانم دورش شلوغه
ولی همش گوسفندن !

به لب هایم مزن قفل خموشی

به لب هایم مزن قفل خموشی
که در دل قصه ای ناگفته دارم

خداوند نمی خواهد ما به هم برسیم

خداوند نمی خواهد ما به هم برسیم

شاید تنها دلیلش

این باشد که اگر کنارم باشی ...

دیگر هیچ وقت ،

هیچ چیز از او نخواهم خواست ...



میلاد تهرانی

دستهایت را که گم کردم

دستهایت را که

گم کردم

به دیوارها

آگهی زدم :

از یابنده تقاضا می کنم

بمیرد ...!!!


زانیار برور

آدم ها گاهی اوقات گریه میکنند

آدم ها گاهی اوقات گریه میکنند
نه به خاطر اینکه ضعیف هستند
بلکه به این خاطر که برای مدت طولانی
قوی بوده اند...