ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
و صدای قدم هایش آمد
وقتی میرفت
مثل ابری بسمت دشتی تشنه
و کویری تشنه تر برجا..
نیلوفرثانی
دست به اندازه های خودت نزن
اگر به شوریدن ماهی
از تُنگ ِتَنگ ِدل َست
تمام وسعت تو را میخواهم...
نیلوفرثانی
خمیده ایم
در کوران ِتکرار هر سردی
در بغض های فروخورده از اندوه
مرده ایم
در شیب ِرخوت و درد
در ناله های رسیده از هرسو
مردابیم و دیگر هیچ
بهاری نمی زایدمان
از نو
ویرانیم و دیگر هیچ
زخمی نمی سازدمان
ازنو ..
نیلوفرثانی
من از معاشقه با چشم های تو
می ترسم
من از گُرگُر ِخواستنت
در التهاب ِاین شب ِکویر
در جستجوی ِیک وجب خاک نم خورده
می ترسم
من از شیوع ِتبار شقایق ها
اسیر در دست باد
شهید در صحن خاک
من از ظهور ِانتظار
درمرکب ِهزار ساله ی ِتاریک
می ترسم
من از رد شدن از حادثه ی عشق
می ترسم
اگر آنسوی ِخود باختن
حریم امن ِآغوش ِتو نباشد ..
نیلوفرثانی