من خریدار توام شهره ی بازار شدم

من خریدار توام شهره ی بازار شدم
دل مرنجان تو بیا معنی گفتار شدم
عاشقت بودم و چون دام بلا افتادم
کن خلاصم تو بیا تازه گرفتار شدم
بوسه ازلعل لبت کرده حرامم ساقی
گرحلالم بکنی ساقی هوشیار شدم
من به تاریکی شب رازونیازی کردم
تا دم صبح شفق وارد کردار شدم
عارفی گفت مرو راه ندامت بینی
گفتمش واله آن لحظه دیدار شدم
کرده مدهوش مرامعرفت کردارش
میدهم جان برایش که بیمار شدم
جعفری باغم دوری چه کنددرکارش
با سپیده بروم یا نروم خوار شدم

علی جعفری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.