بغض خفته در گلو

بغض خفته در گلو
درد دارد
راه طولانی و پای خسته
زخم دارد
باید که شبی با تو نشست
این دل خونین هزاران هزار
حرف دارد
هرچه گفتیم و نوشتیم
از دست تو بود
با این همه اما
کاغذ خالی دفتر
اسم تو را بر سرخط
پُررنگ دارد

مهرداد درگاهی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.