رنگ صدای تو را دوست دارم

رنگ صدای تو را دوست دارم
رنگ صدای تو سپید است
سپیدِ مایل به عشق
با رگه هایی از آفتاب و باران
حرف بزن
من به ملودی خوش آب و رنگِ
صدای تو
دل بسته ام


سوسن درفش

می شود بار غمت بردوش داشت

می شود بار غمت بردوش داشت
شعله مهر بتان خاموش داشت
می شود در بند بند لحظه ها
موج تسبیح تو را درگوش داشت


رامین جنتی

تیله‌ی چشمانت

تیله‌ی چشمانت
در قایم باشک دل
سر می‌خورد
از حواس انگشتانم


مریم_رحیمی

تو همه تنگ ترین قافیه در شعرمنی

تو همه تنگ ترین قافیه در شعرمنی
به ردیف سخنم آمده ای همچو منی

تو خودت باده عشقی ومل معرفتی
باده سرکن که پی ناز کرشمه صفتی
-
هرچه گویم به مثل در دل و دینم فکنی
تو مرا تافته ی بافته تر سوی جهانم فکنی


معصومه حیدرپور

برای همه مهربان باش

برای همه مهربان باش
مثل آفتاب،که برای همه می تابد
مثل باران، که برای همه می بارد
مثل بهار، که برای همه می آید
آب باش
برای همه زلال باش
هوا باش
همیشه جاری باش

نور باش
و بر روح هایشان بتابان
روشنایی را
گرما را
محبت را
وسیع باش مثل آسمان
عمیق مثل اقیانوس
صبور مثل نخل
شیرین مثل خرما
زاینده مثل زمین
و رها مثل ابر
که ما تماشاگرانی در این نقطه ی گردِ آبیِ کوچکِ غوطه ور در کهکشان هاییم

فاطمه باقرپور

فصل چشم‌های تو

فصل چشم‌های تو
فصل پاییز
جشنی از بازی رنگ‌ها
فصل آغوش تو
فصل تابستان
جشنی از بوسه و گرما
فصل لبخند تو
فصل بهار
جشنی از شادی دل‌ها
فصل دوری از تو
فصل زمستان
جشنی از ریزش سرما

مهرداد درگاهی

گفته اند هر که از دیده برفت

گفته اند هر که از دیده برفت
از دل برود
رفت دیده ز چشمان زلیخا ، اما..
لحظه ای یاد یوسف ز دلش پاک نشد

امید محمدی دهدزی