| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
تو مهربانتر از آنی که فکر می کردم
درست مثل همانی که فکر می کردم
شبیه ... ساده بگویم کسی شبیهت نیست
هنوز هم تو چنانی که فکر می کردم
تو جان شعر منی و جهان چشمانم
مباد بی تو جهانی که فکر می کردم
تمام دلخوشی لحظه های من از توست
تو آن آن زمانی که فکر می کردم
درست مثل همانی که در پی ات بودم
درست مثل همانی که فکر می کردم
- مریم سقلاطونی
گیرم فراموشت کنم، در گیرودار روزها
اما چه با قلبم کنم؟ با دردها، با سوزها
گیرم که خاموشت کنم با اشکهای خود، ولی
من را به آتش میکِشد دلداری دلسوزها
با شوق یک فردای خوش، راحت نفس خواهم کشید
اما اگر رخصت دهد این بغض ِاز دیروزها
راهی به پهنای جهان هم باز باشد باز هم
پابند بام خویشتن هستند دستآموزها
فتح بلندای وصال، یعنی شروع بازگشت
ای عشق! ما را خط بزن از دستهی پیروزها
- علی حیات بخش
زخمهایی هست با آدم که گاهی پیش او
مرگ حتی مرگ میجوید پناهی پیش او
زخمهایی مثل «تنهایی» که خیلی کوچکست
حرف دیگر زخمها خواهی نخواهی پیش او
- علی رضا رجب علی زاده
عشق حقیقی امری است استثنائی،
به احتمال دو یا سه مورد طی یک قرن.
بقیهٔ عشقها یا از روی خودخواهی است یا ملال.
آلبر_کامو