آلبومی قدیمی‌ام

آلبومی قدیمی‌ام
در زیرزمینِ خانه‌ای کلنگی
که واحدهایش را پیش‌فروش کرده‌اند
در انتظار دستی جامانده در اعماق
که شاید آجرها نمی‌گذارند
خاطره‌ای فروریخته را ورق بزند

نجاتم بده!
در من
هنوز لبخندی هست
که می‌تواند چیزی یادت بیاورد

لیلا کردبچه

محبوب من

محبوب من
پایبند من باش ،
چون اندوه ...

ما برای اشتباهات دیگران قاضی‌هایی سخت‌گیر

ما برای اشتباهات دیگران قاضی‌هایی سخت‌گیر
و برای اشتباهات خود ، وکیل مدافعانی چشم‌پوش هستیم !

وین_دایر

آدم‌ها دنبال جواب نمی‌گردند،

آدم‌ها دنبال جواب نمی‌گردند،
دنبال حقایقی می‌گردند که خودشان را اثبات کنند.

عزیزِ جانم

عزیزِ جانم
امروزت را
با جرعه جرعه
چشیدن از
دوستت دارم های من
آغاز کن
تلخیِ اولِ صبحِ من نیز
با بوسه هایت
شیرین می شود...

مونا_محمدی

هواى این همه پیشِ رو چندان تاریک است

هواى این همه پیشِ رو
چندان تاریک است
که خورشید هم گاهى
پیشِ پایش را نمى بیند.
نامت را یک دقیقه امانت بده...


سیدعلى_صالحى

قلب من به این امید می تپد که تو هستی

قلب من به این امید می تپد که تو هستی
تویی وجود دارد
که من میتوانم آن را ببینم
او را ببوسم
او را در آغوش خود بفشارم
و او را احساس کنم

پرستویی که در سرْپناهِ ما آشیان کرده است

پرستویی که در سرْپناهِ ما آشیان کرده است
با آمدشدنی شتابناک
خانه را از خدایی گم‌شده
لبریز می‌کند.

با خاطره‌های تو

با خاطره‌های تو
که سرسبزیِ محضی
هر روز برای منِ دیوانه
بهار است...