غروب نزدیک است

غروب نزدیک است
و چه اتفاقی خوش تر از این
گاهی برای طلوع زیباتر
باید تا عمق شب فرو رفت...

ندا کاوسی وحید

بهار

بهار

ادامه پیراهنِ توست که روزی میانِ گل‌ها وزیده است

سهیل محمودی

بهار تابستان پاییز زمستان چه فرقی می کند

بهار

تابستان

پاییز

زمستان

چه فرقی می کند


وقتی سیصد و شصت و پنج طلوع

نبودنت را

پشت غروب سرخ

محو می کند

فریباسیدموسوی

پشت درخت توت

برایم مهم نیست او رفته است
و دیگر سراغی از من نمی‌گیرد.
مهم این است که عشقی را
که آنقدر به آن نیاز داشتم
با خودش برده است.
او کالای پُربهایی را به یغما برده است...

شادی‌‌ای که با کسی تقسیم نشده است، شادی نیست!

شادی‌‌ای که با کسی تقسیم نشده است، شادی نیست!

نیامدن هزار بهانه می خواست

نیامدن هزار بهانه می خواست
و آمدن یکی..
دلتنگت بودم...

سروی بودم

سروی بودم
زیر سایه‌ام نشستند
خوردند و خفتند
بیدار شدند و
مرا بریدند

شمس لنگرودی

من شیفته‌ خوشی‌های ساده‌ام،

من شیفته‌ خوشی‌های ساده‌ام،
آنها آخرین پناه جانهای محزونند...

در "مغز" و تنها در "مغز" است

در "مغز" و تنها در "مغز" است
که گناهان بزرگ روی میدهند!