سخن عاشقانه گفتن، دلیل عشق نیست،
عاشق کم است، سخن عاشقانه فراوان.
عشق عادت نیست،
عادت همه چیز را ویران می کند،
از جمله عظمت دوست داشتن را.
از شباهت به تکرار می رسیم،
از تکرار به عادت،
از عادت به بیهودگی،
از بیهودگی به خستگی و نفرت.
یک عاشقانه آرام / نادر ابراهیمی
آغوشت بوی عشق می دهد
بوی انارهای ترش مزه را
بوی خرمالوهای خوش عطر و نارنجی را
آغوشت بوی عشق را می دهد
دستهایت بوی عشق می دهد
موهای پچ خورده ات بوی عشق می دهد
بوی بهار نارنج های شمال را می دهد
بوی مزارع باران خورده را
بوی اقاقی های کبودرا
قامتت چنان بوی عشق می دهد
که هنوز هم
هر وقت به بودنت فکر می کنم
نفسهایم تازه می شود
زندگی ام تازه می شود
و عشق آغازی دوباره به قشنگی
تکرار نفسهایت می شود.
#امید_آذر
مبادا آدمى در این شهر باشد،
که تو را بیشتر از من دوست داشته باشد
که تو را بیشتر از من بلد باشد
که بتواند به چشم بهم زدنى،
با زمزمه ى کلمه اى کنارِ گوشَ ت،
لبخند را به لبانت هدیه کند
که مبادا بداند حالِ خرابت،
چگونه خوب شدنى ست
من همانقدر که دوستت دارم،
چند برابرش را حسودم جانم
حسادت میکنم به تمامِ آدمهایى که بیشتر از من
کنارَت هستند
من حسودم،به "عزیزم" گفتن هایى که هم جنس هایت،
ضمیمه ى چند حرفىِ اسمت میکنند!
من همانقدر که در شبانه روز به تو فکر میکنم،
به دنیاى بدونِ تو هم فکر میکنم!
به دنیایى که مگر میشود تو را کنارِ خودم نداشته باشم؟!
که چگونه میگذرد دنیای بدون تو
راستش را بخواهی؛
به تمام اهالی دنیا حق میدهم عاشقت باشند
چطور میشود نزدیکت بود و عاشقت نشد؟
من به عشق تو دخیل میبندم و
تو قول بده از تمام جهان سهم من شوی!
دلبرِشیرین تر از شیرینِ من...
بگذار تا پایان دنیا،فقط من شاعرِ چشمانت باشم!
کمـی صبر کن فصلِ وصلـمان نزدیـک است ...
#علی_قاضی_نظام
# دلتنگ تو هستم ولی دلتنگیامو دوست دارم....
سرد است،
باید کوچ کنم!
کوله ای دارم از خیال لبریز
می شود عمری را سر کرد.
لیلا_مهتاب
جنگل،
پاییز،
کلبه ای چوبی
و دودی که از دودکشش بالا می رود
کاش با تو
در چهارچوب همین تابلو
آشنا شده شده بودم.
"رویا شاه حسین زاده "
تمام بوق های جهان
تمام جیغ های کشدار زنانِ در حالِ زایمان
تمام عربده های مردان جنگی را
در کیسه ای ریخته ام
روزی که به دیدنت بیایم
حرف هایم را
جور دیگری خواهم زد
رضا ثروتی
تمام بوق های جهان
تمام جیغ های کشدار زنانِ در حالِ زایمان
تمام عربده های مردان جنگی را
در کیسه ای ریخته ام
روزی که به دیدنت بیایم
حرف هایم را
جور دیگری خواهم زد
رضا ثروتی
ما خانواده ی افتاده ای هستیم!
مادرم از پا
پدرم از کار
من از چشم های تو
داود سوران
ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ...
ﺷﺒﯿﻪ ﯾﮏ ﺁﻫﻨﮓِ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻗﺪﯾﻤﯽ
ﺩﺭ ﺁﺭﺷﯿﻮ ﺭﺍﺩﯾﻮ !
"ﺯﻧـﮓ ﺑﺰﻥ"
ﺑﮕﻮ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻣﺮﺍ ﺑﺸﻨﻮﯼ ....
ﺁﺯﺍﺩ ﻧﻮﺭﻭﺯﯼ