ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
دلت را زده باشم
"مهدیه لطیفی"
من بارها دوستت داشتم،
بارها از نو عاشقت شدم،
بارها تو را خواستم
از خدای خودم،
از آسمان این شهر،
از هر کسی که ممکن بود گمشده باشد،
از هر کسی که ممکن بود گم کرده ای داشته باشد.
اگر فردا بیایی،
با آدمی چنان سرشار از عشق
که از شوق آغوشی که نیست،
چنین دیوانه وار می نویسد،
چه خواهی کرد؟
با غریقی که چشمانش پر از جای خالی توست،
چه خواهی کرد؟
اگر فردا بیایی،
با خودم،
با خدایی که بارها و بارها راندمش،
چه خواهی کرد؟
"نیکی فیروزکوهی"
برای بادها
فرقی ندارد عطر گل با بوی نفتالین
برای بادها
شکل هماند اسفند و فروردین ؛
منم اینجا
که هر وقتی و هر جایی و هر عطری و هر چیزی
برایم حس و حال دیگری دارد.
"سیدعلی میرافضلی"
می بوسم و می گذارم کنار
هر آنچه را که ردی از چشمهای تو بر آن نیست.
(حسن بایرام نژاد)
وقتی تلفن زنگ میزند
یعنی از یاد نرفتهای
حتی اگر به اشتباه شمارهات را گرفته باشند
ببین دوست من !
در این دنیا
خیلی از آدمها هستاند که
شمارهشان حتی به اشتباه گرفته نمیشود ...
"رسول یونان"
همین که تو را خوب ببیند
دنیایی را دیده است
"عباس صفاری"
می روی
تمام که نمی شوی
تنها میروی و من
به رد پایت
که روی زندگی ام مانده
خیره می شوم..
"عباس معروفی"