ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
از راه دور بینم تو را، در قطعه عکسی من فقط
افسوس به لب دارم تو را، از دور می بینم فقط
با دیدن لبخند تو، لبخند به لب دارم همـــــی
مخفی کنم این عکس را، تنهایی می بینم فقط
وقتی که ماه آمدْ طلوع، در شب دارم من دو ماه
عَکسَت گرفتم پیش ماه، زیباتر از مــــاهی فقط
جز خُلق نیک در خاطرم، از تو ندارم من همــی
گر بد خُلق باشی تو را، با جــان می خواهم فقط
سیده مریم موسوی فر
باد بر صورت من من سر به شیشه دارم
چاله دست انداخته ماشین را سرم پر درد شد
اخ و اخی گفتم و خود را کشیدم بر عقب
خاطر شیرین من کم رنگ و کم رنگ تر شد
باز اما خودم را غرق رویا کرده ام
در خیالم آسمان صورتی و خوش طعم شد
اینقدر اسب دوبال را تند تند تر کرده ام
سرعت طوفان و مانع ابر های سنگین شد
اوج گرفته اینقدر تاختم نزدیک نورم
ناگهان ماشین ترمز،اسب من وارونه شد
از آسمان پرت شدمو چشمان را وا کرده ام
این سرم همچون گوجه بادکرده و قرمز شد
سیده مریم موسوی فر
من آن زلف سیاه لخت مویت
ندم به صد از آن موهای رنگی
من آن چشمان آدم کش مشکی
ندم به صد از آن چشمان رنگی
صدایت هم چو نغمه های بلبل
ندم به صد از آن آواز طوطی
عجب چهره طنین انداز زیبا
ندم به صد از آن طاووس رنگی
خلاصه هر چی زیبایی بوده
خدا داده شویم مجنون لیلی
سیده مریم موسوی فر
به هوای پروانه شدنم
در قفس پیله ی خود
بس که ماندم بمردم
نشدم پروانه....
سیده مریم موسوی فر
جنگ را من واژه ای یافتم میان ولوله
عاشقانه در رکاب جنگ کردم هلهله
من به شوق دیدن تو با تو جنگی میکنم
صد هزار لشکر بیاید می جنگم یک تنه
من سوارکاری این افکار با تو می شوم
رخش افکارم مرا میخ زمین کرد هر دفعه
من قلبم را پیکار خویشتن کرده ام
با زبانت زخم زدی و خون فشانم بر همه
جان آخر را چه راحت تو گرفتی مرحبا
با کمان آبروان تیری به قلب من زده
سیده مریم موسوی فر
هر جا که گمان کردی
مهری ز درونت نیست
آنگاه که من رفتم
از جان و دلت زین پس...
سیده مریم موسوی فر