خون میرود از آه خسته ای گر اثر کند

خون میرود از آه خسته ای گر اثر کند
زنهار از سینه سوخته ای حوصله سر کند
پنداشته اند ماه پنهان شود مدام
گر ابر سرآید ، هویدا و نورمستتر کند
آهسته تر برو روز های عیش ما
سال ها دویده ایم که چنین مختصر کند
در تارک ما نگاشته اند آنچه پیش روست
در تلاطم زندگی بارها قضا سر بدر کند
آن ماهروی نکرد با لعل لبش حاجتم روا
از ما گذشت بل آیند گا نش مفتخر کند
آهی تا هست جان ، همت بلند نما
امید مدار به کسان که نیشتر کند


عبدالمجید پرهیز کار

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد