| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
خسته از ریختن برگهایش
آهنگ گوشنواز کلاغ ها
و سمفونی زیبای باد را می شنید
طبیعت گیسوی هزار و یک رنگش را شانه میزد
و باران برایش لالایی می خواند
صدای قدم های عابران
در میان هیاهوی پاییز راه خود را گم می کند
مترسک ها لبخند های پوشالی بر لب دارن
و دلقک ها در گوشه ای اشک میریزند
پاییز دیگر برایم تکراری شده
تکرار نبودن ها
و انتظار برای تکرار شدنت
فصل پاییز برایم جز رفتنت ارمغانی نداشت
فنجان قهوه ام از دهان افتاده
و فالم بوی کهنگی می دهد
این پاییز نیز میگذرد
و تو هنوز نیستی...
محدثه هزاروسی