| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
همچون
غبار
برخواسته از خرمنکوب دل
در هم می تند،
زیبایی ها و زشتی های
خاطرات دور و نزدیک زیست.
را در غربت غریب
و پهن میکند خیال تورا
روی شاخه ی گرم خورشید
حریر نیلوفری خیالت نرم می رقصد.
گویی که شعاع خوشبختی،
در غبار کاشی های ترک خورده نگاهم می لغزد
تا پنهانی از پشت نفس های بغض
روح سرگردان من
مأوا بگیرد،
ساده و صمیمی
در سرزمین سپید تنت.
اما چه کنم
بوی پائیزکه به مشام می رسد
رقص خیال تندتر می شود
شاید فکر افتادن به زیر
دست وپا
شاید هم دگرگونی رنگ رخسار
نمی دانم...
تو بگو
من با روح سرگردان
چه کنم؟
دکتر محمد ملاکی