| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
تا که خود را زیر پا گم می کنم
رصد رفتار مردم می کنم
کاسه و پیمانه ام خالی شد و
سر درون حلقه ی خُم می کنم
آرزوهایی برای ......رفتن
شیخهای وادی قم می کنم
پیر دست مردم پر ادعا
زندگی با زور اهرم می کنم
اینچنین گفتن درین صحن و سرا
دست در سوراخ کژدم میکنم
با خزان آرزوهایم کنون
آرزوی نان گندم می کنم
در میان جمله و فهم سخن
حس کوری در توهم می کنم
روزگار مردن دل اینک است
من تفکر بهر چهلم می کنم
سوزن صبر سعید از دست رفت
جستجو در کاه و هیزم میکنم
سعید آریا