نیلوفر دریا را میبینی؟

نیلوفر
دریا را میبینی؟
عظمتی که در پس پرده فراموش شده است
ای دریا
به قایق هایی که بر گونه هایت ساحل را نمیبینند
غره مشو
برای خالی کردن دلت
از مروارید ها آمده اند
برای دزدیدن آمده اند
برای رفتن آمده اند
ای دریا
چرا برایت قصیده ها سرودند؟
کسی که کشتی ها را میشکند
نباید برایش از حافظ خواند
مرا بنگر
در بستری آرام خوابیده ام
نمیخروشم
صدایم آوای نی است
مرا بنگر
درونم نیلوفران می‌رویند
دردهایم را مثل تو فریاد نکردم
موج های گریه را به چه سان به ساحل میکوبی؟
وقتی درونت گلی نمیروید
بشکن این سردی و شوری را
بشکن این بادهای هوس انگیز را
بکش خودت را
تا اولین طلوع قرن را نظاره کنی.

حسین بهشتی

کمی قبل از خوشبختی

ماه طعمِ قشنگی دارد

ماه طعمِ قشنگی دارد
شور می بارد به تاریکی ها..

نیلوفر_ثانی

ای جانِ جهان،

ای جانِ جهان،
جهان°، جهان
جاری شو
بر دف بزن و میانِ جان
جاری شو
تبریز ترین خیالِ شمسی
در من
با " تن،تِ تِ تن تِ ....."
بر زبان
جاری شو
علی سهامی

کودکی

قبل از این سرم را زیر برف میکردم

قبل از این سرم را زیر برف میکردم
حالا که همه ی برفها آب شده اند
دل به دریا میزنم
بگذار آب از سرم بگذرد
قلاب ما که ماهی نمیگیرد
شایداین بار تور تو به من گیر کند
هر چند تمام من بوی کباب میدهد
اما تو آتش اجاقت را بیشتر کن
بگذار پخته تر شوم
مجتبی رنجبری

- بیا،،،

طولش نمی‌دهم؛
- بیا،،،
هلاکِ آمدنت،
"منم"!


لیلا طیبی

تو گوارای وجودی وسطِ ظهرِ تابستون

تو
نه پاییز
نه بهاری
نه زمستون
تو گوارای وجودی
وسطِ ظهرِ تابستون

ناهید ساداتی

مجنون لطف را صدا کرد

مجنون لطف را صدا کرد
لیلای من. تنهایم گذاشته
لطف گفت عشق را ندا کن
باز میگردد
عشق گریان گفت
من با عشق‌ مجنون از باغچه همسایه سیب را دزدیم
لیلا بود که خنده ای کرد
باغ به این بزرگی تنها یک سیب!!!!

فریبا صادقی

لذتی که در فراق هست در وصال نیست

لذتی که در فراق هست در وصال نیست
اندوه ما،شیرین تراز وصال بدون عشق شد

ابوذر مهری