ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
تو اگر در تپش باغ
خدا را دیدی ،
همت کن و بگو
ماهی ها ،
حوضشان بی آب است...
سهراب سپهری
در دادگاه عشق
متهم ردیف اول منم
که دلم پوشیده از
آثار انگشت چشم های توست
پرویز صادقی
می ترسم از شهر بی تو
می ترسم از سایه ی شوم تنهایی
بر تن دیوارهای سکوت،
می ترسم از فرار
مثل عطر تن اَت
که دیگر نیست بر نبض رگ شعرم،
در دلم افتاده این همه ترسِ نبودنت
و من همچون خوابِ کودکی هایم
همیشه ترس داشتم
از آمدن تابستان
که از قتل بهار بر می گشت
با پنجه های آغشته به خون و
زُلفِ پریشانِ خورشید
هنگام غروبِ سُرخِ روزهای اندوه!
مرتضی سنجری
گوش کن..،
صدای پای غم می آید
انگار پائیز پشت پلک پنجره هاست
مثل شیون باران
که عمری ست ناله هایش
به گوش اَبرهای کبود نرسید؛
و چه غمبار است
چشمان بدهکارم به آسمان
در روزگارِ اندوهِ چتری تنها
میان شعرهای خیس من
نمی دانم کدام غصّه را باور کنم
رفتنت یا هرگز نیامدنت!
مرتضی سنجری
کنار پنجرهای
خیره به
نور ماه
در حالی که
شبی تاریک
در گذر است
یاد ایام گذشته
که چگونه ما را
به هم رساند
و لحظههای
خوشی
که منتظرند
مهرداد درگاهی
عاشق نبودى
تا شب را
براى شب بودنش دوست داشته باشى
و زیر سقف سرمه اى آسمان
با شمارش ستاره ها
جریمه هاى عاشقى را
بنویسى
عاشق نبودى
که یادت بماند
براى رسیدن بساعت عاشقى
چند هزار مرتبه
با ترانه ى غروب سیاوش
پلاکهاى زوج را
در شانزدهمین کوچه ى اشتیاق
شمرده ام
تا در سپیده ى صبح
و قبل از برآمدن شکوفه ى آفتاب
و خیلى زودتر از همه ى کبوتران چاهى
کنار عبادتگاه خانه ى تو
دست به دعاى دیدنت باشم
عاشق نبودى
که بدانى براى چیدن گل سرخ
بــایــد ،
بــوسیــدن را
بلـــد بــاشى
تا بى هنگام از فصل ها
سرخترین گل عشق را
با بوسه اى از جنس خودش
تکثیر کنى
عاشق نبودى که بدانى
سهم ما از هزاران سال عاشقى
ذره ى کوچکیست
و باندازه ى عمر ابر کوتاه !!
یا مى بارد
یا همراه ِآواره گى باد
در آسمان ها گم مى شود.
عاشق نبودى
که دلت بسوزد.
مجیدفربد