ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سراغ
خیابان را
خواهم گفت:
بهار لابلای بالهای پرندگان بود.
- سپیده دمان
وقتی کبوتران
بر سپیدارهای شهر مینشستند
حتّی سراغ ترا
از سایه سارِان بیدها نیز گرفته بودند
شاید که چشم گشوده باشی!
-امّا افسوس
رویاها
سارقانی سراپا مسلّح اند
که در کمین تو
و
کبوتران سپید
سبز میشوند
علی حقی
شب ها
می بافم خیالت را
به لبخندهای رنگ پریده ای که می گویند :
"دوست داشتن پیراهنی ست از جنس امید "
افسوس
خواب هایم را به رویایی می دوزم
که نمی دانند
خورشید همه چیز را نقشِ بر آب می کند.
((سهیلا مولاوردی))
می ترسم
ار روزی که پسرم جعبه ی مداد رنگی هایش را
از فشنگ پر کند
و هر روز
با انگشت های کمتری
از مدرسه برگردد
تفنگت را
در رودخانه بینداز
آب می داند با آهن چه کند
آنگونه که
نبودنت با من .
((مریم نظریان))
هر شب؛
شعرهایم را میبوسم،
به امیدی که'
زیر لب زمزمهاش میکنی!
سعید فلاحی
کشندهتر از گلوله
نبودن توست!
وقتی،
تمام روزهای سال را
به انتظار نشستم وُ
نمیآیی!
سعید فلاحی
هر شب حوالی یادت
بساط میکنم!
گاهی بیا وُ
عشقی،
لبخندی،،
چیزی،،،
بخر !
سعید فلاحی