ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
در نیمکت زمستان
هم نشین دل
می شود
پچ پچ یادت
گلخند عشق را
قاب می گیرد
فریبا_سلطانی
ای کاش که آدمی چو زنبوری بود
با نیش زدن حاصل او گوری بود
با زخم زبان فقط ز هم دل کندیم
ای کاش به" تاریکی دل" نوری بود
- پروانه حسینی
ساقیا !
ساقی چشم خماری ام !
از آن شبی که به جام لب هایت لب زدم
به تو معتاد شدم و در به درم
و در حاشیه شعر پناهگاهی از حلب زدم
شیرین لب تلخ وش من !
مدتی است که در این شعر خراب
افتاده ام خمار و استخوان های طلبم درد می کند
به تو معتاد شدم و در این خرابه امید نجات دارم
ساقی لب شرابی ام !
پیاله ای بوسه بیاورم
باشد که از این خماری نجاتم دهی !
از چشمه چشمانت
آب حیاتم دهی
امین فرومدی
در اوج انزوا
در پس آفتابی سرد و خموش
پروانه ی کوچکی
به میهمانی شعرهایم آمده بود !
من از تو مینوشتم
او میخواند.
آنجا که رسیدم به گل های پیراهنت پرواز کرد!
و ریسمان تنهایی ام
دوباره ، پیچک وار
به دور من تنیده شد !
دیری نگذشت...
یک سیاهی بالای سرم
سایه ای انداخته بود !
نزدیک تر میشد
و خورشید دورتر .
ناگهان
من و دفتر و قلم ،
خندیدیم !
پروانه ی کوچک را
در میان لشکر پروانه ها دیدیم !
علی علیزاده جوینی
+یادمه بچه که بودم اسفند فصل تیله بازی و خرید جوجه تا سیزده بدر همین کارمون بود
دیگه فقط روزها میگذرد:)