و رویا،

و رویا،

که روزی خیال می‌کردیم تعبیر خواهد شد

تنها، حباب رنگی بزرگی بود

که به اشاره‌ی انگشتی

در هم شکست...


((مریم ملک‌ دار))

پشت خاکریز عشق

پشت خاکریز عشق

تمام فصل ها را وصل کردم به مرکز دل

از آن سوی دل مخابره شد که

سرزمین عشق در خطر است !

امین فرومدی

بر ساحلم که می‌کوبی

بر ساحلم که می‌کوبی
مروارید موزون تنت
بر شن‌ها شلیک می‌شود
پارو می‌زنم آغوشت را
به قلاب می‌زنم لبخندت را
ماهی‌ها به دام می‌افتند
و من دوباره عاشق می‌شوم


پرنیا_عباسی

از حالا بند رخت می بندد

از حالا بند
رخت می بندد
تا حیات باد
« از نمی » که « شب می نشاند »
بر تن آت
فردا روز خوش خوشان آفتاب است
با گل های پیراهن آت ..

هوشنگ_رئوف

دخت دریایی ...

دخت دریایی ...
دخت دریایی....
بنفشه های وحشی ‌کناره ی رود
دیشب ،
وقتی که خواب
در چشم ات
" باله ی قو " را رقص می نوشت
بوسه ات زدند
و به افسونی که در صدای آبشار
تن دختران دریا را
از ریاضتی معصوم
بارور می کرد
تو را به زهدان قاصدکی دادند
تا آسمان ،
به هفت گام مقدس عشق
موازیت بنویسد !
قاصدک ،
از طوفان و تند باد ها نهراس
که تا مسافت مجهول نگاه ستاره ها
قوانین کائنات
نام تو است
آنی که بغض ،
جهان پرنده گون پرسه هایت را
آشفته کرده ،
سخت می شکند !


مهشید_رستمی