ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
تو
دوست داشتنی ترین
پیچکی هستی
که دلم می خواهد
به دست و پای زندگیم بپیچی
و مدام قد بکشی در لحظه هایم
و حالم را خوب تر کنی...
یک پنجره برای من کافیست
یک پنجره به لحظه ی آگاهی و نگاه و سکوت
اکنون نهال گردو آنقدر قد کشیده که دیوار را
برای برگ های جوانش معنی کند
از آینه بپرس نام نجات دهنده ات را
آیا زمین که زیر پای تو می لرزد تنهاتر از تو نیست ؟
فروغ فرخزاد
از روز دستبرد به باغ و بهار تو
دارم غنیمت از تو گلی یادگار تو
تقویم را معطل پاییز کرده است
در من مرور باغ همیشه بهار تو
فرهاد کو که کوه به شیرین رها کند
از یک نگاه کردن شوریده وار تو
کم کم به سنگ سرد سیه می شود
بدل خورشید هم نچرخد اگر در مدار تو
چشمی به تخت و پخت ندارم،مرا بس است
یک صندلی برای نشستن در کنار تو
#حسین_منزوی
غنی بودن کار سادهای نیست.
باید براش وقت بذاری.
باید بارها زمین بخوری.
باید از شدت درد به در و دیوار بخوری.
باید بری ته دریا احساس خفگی کنی و تازه اونجاست که اونقققدر دست و پا میزنی تا بتونی بیای بالا.
اونجاست که میفهمی هیچکس و هیچ چیز جز خالق نمیتونه دستتو بگیره.
ولی وقتی به این نقطه میرسی از خیلی چیزا رها میشی.
شادیِ واقعی
اندوهِ همراه با امید
و خدایی که به شدت کافیاست. .
.
—﮼ازدرونغنیباش—
در پردهی دل خیالِ تو رقص کند
من رقصِ خوش از خیالِ تو آموزم !
#مولانا
به تو فکر میکنم
و تو همیشه در عجیب ترین زمان
و غریب ترین مکان ها
در قلب منی
چه احساسی زیبایی است
که ناگهان
با فکر زیبای تو
غافلگیر شوم
#چیستا_یثربی
ای نگاهت از شب باغ نظر، شیرازتر
دیگران نازند و تو از نازنینان، نازتر
چنگ بردار و شب ما را چراغان کن که نیست
چنگی از تو چنگتر، یا سازی از تو سازتر
قصه گیسویت از امواج تحریر قمر
هم بلند آوازهتر شد، هم بلند آوازتر
گشتهام دیوان حافظ را، ولی بیتی نداشت
چون دو ابروی تو از ایجاز، با ایجازتر
چشم در چشمت نشستم، حیرتم از هوش رفت
چشم وا کردم به چشم اندازی از این بازتر
از شب جادو عبورم دادی و دیدم نبود
جادویی از سحر چشمان تو پُر اعجازتر
آن که چشمان مراتر کرد، اندوه تو بود
گر چه چشم عاشقان بوده ست از آغاز، تَر
#علیرضا_قزوه
چقدر قشنگ گفت موݪانا
اونجایے ڪه میگھ:
-ماچارهۍعالمیم و بیچارهۍتو
چه میشود کرد؟
غذایمان را هم نمیتوانیم تغییر بدهیم
چه برسد به قضا!
صادق هدایت
نامهها به شهید نورایی