چه دغدغه ای برایمان می ساختند!

چه دغدغه ای برایمان می ساختند!
سرِهم نوشتن یا ننوشتن "آنها"
آنها و یا شاید آن ها را بی خیال

مهم این است که
"ما" را نمیتوان جدا کرد ..!

دل است دیگر

دل است دیگر
خستہ میشود،
از روزگار
ازآدمها
ازخودش
ازاثبات
ازتوضیح
ازڪلماتۍڪہ رابطہ ها رابہ گند میڪشند!ازاین همہ مهربانۍڪردن و
از زهرحرف هایۍڪہ تاآخرعمرآدم را مۍآزارد!
!خسته ام

گاهی دلم می خواهد

گاهی دلم می خواهد
کسی بیاید
که دوست داشتن را بلد باشد
این آدم ها فقط افسرده ات می کنند...

#امیر وجود

الفبا برای سخن گفتن نیست

الفبا برای سخن گفتن نیست
برای نوشتن نام توست
اعداد
پیش از تولد تو به صف ایستادند
تا راز زادروز تو را بدانند
دست های من
برای جست و جوی تو پیدا شدند
دهانم
کشف دهان توست.
ای کاشف آتش
در آسمان دلم توده برفی است
که به خنده های تو دل بسته است.

- محمد شمس لنگرودی

برای گذشته هیچ کاری نمیتوانم بکنم.

برای گذشته هیچ کاری نمیتوانم بکنم.
اگر شما تمامِ علمای جهان را هم جمع کنید،
حتی نمی توانید لباسی را که دیشب در مهمانی پوشیده بودید را عوض کنید و یک لباس دیگر بپوشید.
وقتی هیچ کس نمیتواند هیچ کاری برای گذشته بکند
، چرا آدم باید در گذشته بماند؟
 از گذشته باید آموخت  نباید به آن آویخت.
 گذشته برای آموزش است، نه برای سرزنش❤

آزادی

بر دیوارِ بازی مدرسه

با گچِ سفید

کلمه‌ی آزادی نوشته شده

با سر انگشتانِ بچه‌ها

بر دیوارِ تاریخ

آزادی نقشِ اسمِ آنها را کشیده

با خون


از کتابِ آزادی عریان می‌آید

((مرام المصری | ترجمه: سید محمد مرکبیان))

با دوست داشتن یک نفر

با دوست داشتن یک نفر

می‌توان آنقدر نیرو گرفت

تا مسئولیت دوست‌داشتن

جامعه‌ی انسانی را پذیرفت

چون عشق واقعی

انحصارگرایانه نیست

بلکه دربرگیرنده

و فراگیر است .‌‌..


((لئوبوسکالا))