صبح من چه زیبا می شد

صبح من
چه زیبا می شد
چه زیبا!
اگر تو آن کسی بودی
که زنگ خانه ام را
می زدی ...


((محمد شیرین زاده))

کاش می شد از علاقه هم عکس گرفت

کاش می شد از علاقه هم
عکس گرفت
تا ببینی وقتی به تو فکر می کنم
چقدر خوب می افتم




| رسول ادهمی |

گم کرده ام دیواری که نامت را بر آن نوشته بودم .

گم کرده ام
دیواری که نامت را بر آن نوشته بودم .
باران می بارد .
شهر خیس است
و من به سایبان دستهای تو محتاجم !

(مرضیه احرامی)‌

با بوسه اون متولد شدم

با بوسه اون متولد شدم

با رفتنش مردم

چند هفته ای هم با عشقش زندگی کردم.

+ دیالوگ های ماندگار

در خودم،گم می‌شوم

در خودم،گم می‌شوم

گذر می‌کنم،از میان آشنایانی،
که بینشان،غریبه‌ام




#پیچگاژ_کریمزاده

من غنچه ها را دوست دارم

من غنچه ها را دوست دارم
پروانه ها را دوست دارم
گنجشک کوچک را که دارد شوق پرواز
با آن نگاه مهربانش دوست دارم
من ماه و خورشید درخشان
بر پهنه ی این آسمان را دوست دارم
من هر گل زیبای خوشبو
روییده در دشت و دمن را دوست دارم
من کهکشان را دوست دارم
رنگین کمان را دوست دارم
دریا و رقص موج جوشان
بر ساحل و بر ماسه ها را دوست دارم
من هر شهاب و هر ستاره
آن ابرهای پاره پاره
رقصان میان آسمان را دوست دارم
دنیای ما زیباست زیبا
من خالق دنیای زیبا
پروردگار مهربان را دوست دارم

آغوشی باش

آغوشی باش

و مرا به اندازه ی تمام اشتباهاتم بغل کن

بدون آنکه حرفی میانمان رد و بدل شود ،

فقط نگاه باشد و نفس ،

زندگی آنقدرها دوام نمی آورد ،

همین حالا هم دیر است …

چه آرزوی دل انگیزی ست ،

چه آرزوی دل انگیزی ست ،

نوشتن افسانه ای عاشقانه بر پوست تنت

و خواندن آن برای تو !

(عباس معروفی)

انحنای روح من

انحنای روح من

شانه های خسته ی غرور من

تکیه گاه بی پناهی دلم شکسته است

کتف گریه های بی بهانه ام

بازوان حس شاعرانه ام

زخم خورده است