تـو بـرای فرامـوش کردن

مـن می‌تــوانم
جای سیــگار، نقاشـی بکشـم.

با دوغ مسـت کنـم.
با وسـایل خـانه تمـام شـب را
تانـگو برقصـم و به جای تـو
بالشتـک دوران کودکی‌ام را
در آغـوش بگـیرم.

تـو بـرای فرامـوش کردن
کسی که بی نظیـر دوستـت داشـت،
چـه خـواهی کرد؟
 
#رسول_ادهمی

دُچار یعنی دو چشم داری

دُچار یعنی
دو چشم داری
اما حواست
چهار چشمی پی کسی است


رسول ادهمی

شده تا به حال به شهری نرفته باشی

شده تا به حال به شهری نرفته باشی
اما با کسی آنجا
بی شمار خاطره داشته باشی ...؟

دُچار یعنی ...

دُچار یعنی ...

دو چشم داری اما ؛

حواست چهار چشمی 

پی کسی است ...!


((رسول ادهمی))

مرا وادار به گفتن نامت کن

دست هایت را

دور من گره بزن

مرا وادار به گفتن نامت کن

مثل نخی که

دانه های تسبیح را دور هم

جمع کرده،

بغلم کن

من مقصدم گیسوت نباشد

همه ی دوستت دارم هایم می ریزند

گم می شوند ...

ما همیشه یک نفر را پشت صورتمان داریم

ما همیشه

یک نفر را پشت صورتمان داریم

که بریده از دنیا

می خواهد برود

فرار کند اما

لباسش هر بار گیر می کند به پوست و

لبمان

طوری که آدم ها خیال می کنند

داریم می خندیم.



((رسول ادهمی))

کاش می شد از علاقه هم عکس گرفت

کاش می شد از علاقه هم عکس گرفت
تا ببینی وقتی به تو فکر می کنم
چقدر خوب می افتم...!

#رسول_ادهمی