مرا به خواب عشق اول جوانیم رجوع داده‌ای

مرا به خواب عشق اول جوانیم رجوع داده‌ای
به من بگو چگونه من جوان شوم ؟
بگو چگونه این جهان جوان شود ؟
بگو چگونه راز عاشقان عیان شود ؟
عطش برای دیدن تو سوخته زبان من
به من بگو عطش چگونه بی زبان بیان شود ؟

تو مهربان من ، بیا کنار پنجره
و پیش از آنکه قد نیمه تیرسان من کمان شود
بهار را به من نشان بده
بگو که سرو سرفراز ما دوباره در چمن چمان شود

به چهره‌ها و راهها چنان نگاه می‌کنم که کور می‌شوم
چه مدتی است دلربا ندیده‌ام تو را ؟
تو مهربان من بیا کنار پنجره
هلال ابروان خویش را
فراز بدر چهره ات برابرم نشان
که خشکسال شعر من شکفته چون جنان شود

رضا براهنی

روی گلدان پشت پنجره ات بنویس

روی گلدان پشت پنجره ات بنویس
تا ابد خورشیدت منم
تو سبز بمان
می بینی....
خورشیدم صدایت می زنم
همه ی گلدان های پشت پنجره گل
می دهند
صنما خورشیدم تو بتاب
آفتاب سردِ پاییزی دلم را
گرم نمی کند

سمیه میرزایی

باغچه

تو اوّلین روزنه ی نوری


از پنجره ی زندان

برای مردی اعدامی

خیره به پاکت خالی سیگار

صدای پیش از بهت بزرگی

که می گوید:

آزادی !

***

آدم بی تو

کنار هزار آدم دیگر تنهاست

گل محمّدی من

خداحافظی تو

مرگ تمام باغچه های دنیاست...


# دنیا غلامی

تو می روی!

تو می روی!
هواشناسی می گوید
باران خواهد بارید!
من سراسیمه شعرهایم را از روی بند جمع میکنم....
و به سوی پنجره باز می گردم...

می دانم...
باز پای جاده ای در میان است !

نسیم فهیمی

به آفتاب احتیاج داشتم

به آفتاب احتیاج داشتم
احتیاج داشتم به دمیدن صبح
تا بیدار شـوم از کابوس
خوش آمـدی !
روزگار غم انگیزی داشتم بی تو
پرده ی پنجـره ام از ابر بود
هر شب
با گریه به خواب می رفتم

و کشتی ها
در بالش من غرق می شدند...

چهار گوشه‌ی عالم را زنی مچاله کرد

چهار گوشه‌ی عالم را زنی مچاله کرد
پنجره را باز کرد دور انداخت...

گنجشک و هـــوای پــاک نم نم دارم

گنجشک و هـــوای پــاک نم نم دارم
صبحانه ی شعـــر و چــایی دم دارم

لبخند بـــزن پنجـــره هــــا را وا کـن
یک"صبح بخیر" این وسط کم دارم

#شهراد_میدرى