نه در آینه‌ست

نه در آینه‌ست
نه در چشم
نه در کلمه
حقیقت،
همون لرزشی‌ه که
می‌افته بین دو سکوت
وقتی نگاه می‌کنی
ولی نمی‌خوای بفهمی

نه بالا می‌ره
نه پایین
نه زمان می‌خواد
نه مکان

یه رشته‌ست،
که از درون تو رد می‌شه
وقتی عاشق می‌شی
وقتی می‌ترسی
وقتی می‌میری،
بی‌آن‌که بمری

حقیقت،
تو نیستی
اما جز تو نیست

اون لحظه‌ست
که نمی‌پرسی
فقط هستی
مثل نور بی‌جهت
مثل صدا،
پیش از ارتعاش


آرش پاکدامن